در سال 63 قبل از میلاد کشور یهودا به دست رومیان افتاد. از این زمان به بعد یهودیان همیشه در آرزوی استقلال کشور خود بودند و به رومیان به دید یک دشمن می نگریستند. حتی زمانی که رومیان- با شناختی که از یهودیان و پایبندی آنان به دین خود داشتند- به مقدسات دینی آنان تعرضی نمی کردند، و نیز زمانی که پادشاه دست نشانده آنان، هیرودیس، معبد اورشلیم را مرمتی اساسی کرد، نفرت یهود از قوم مهاجم فروکش نکرد. با این حال، هنگامی آتش به این انبار باروت می افتاد که حاکمان رومی به مقدسات دینی آنان اهانت می کردند. در طول دوره سلطه رومیان،گه گاه یهودیان به سرکردگی گروه قنائیم سر به شورش می زدند و رومیان نیز در مقابل، این شورشها را سرکوب می کردند؛ تا اینکه نوبت به یکی از حاکمان رومی به نام فلوروس رسید. او حرمت معبد را نگاه نداشت و بر خلاف پیشینیان سعی کرد پرچک روم را – که تصویر قیصر بر آن نقش بسته بود – شبانه در معبد نصب کند. او همچنین به اموال معبد دستبرد زد که این امر، آتش خشم یهودیان را برافروخت. از این زمان به بعد با اینکه برخی از حاکمان مانند آگریپاس اول برای مدتی کوتاه سعی کردند به قوم یهود و دیانت آنان خدمت کنند، جریان کلی امور مناسب نبود؛ تا اینکه در اواخر امپراطوری نرون، قیصر روم، سرانجام کاسه صبر یهودیان لبریز شد. در سال 66 میلادی یهودیان به صورتی فراگیر دست به شورش زدند. در این قیام نه تنها قنائیم، بلکه همه کسانی که از صلح و سازش طرفداری می کردند، شرکت داشتند. نرون نیز سرداری به نام وسپاسیان را مأمور کرد، تا یهودیان را سرکوب کند. یهودیان سرسختانه در برابر لشکریان پر شمار و سراپا مسلح روم مقاومت می کردند؛ اما این وسپاسیان بود که شهرها و روستاهای یهود را یکی پس از دیگری فتح می کرد و به سوی اورشلیم پیش می رفت. در این اثنا خبر فوت نرون قیصر به وسپاسیان رسید و او به امید دست یافتن به مقام امپراطوری به سوی روم شتافت و سپس همان گونه که می اندیشید، به مقام امپراطوری برگزیده شد. او پسر خود تیتوس را مأمور کرد، تا به سرکوبی یهودیان بپردازد. این سردار رومی به اورشلیم حمله کرد و با کمال قساوت به ویران کردن آن شهر و قتل عام یهودیان پرداخت. سرانجام در سال 70 میلادی شهر اورشلیم پس از یک ماه محاصره- در حالی که قحطی و بی آبی، مردم را به ستوه آورده بود- سقوط کرد. پس از آن، رومیان مردم را از دم شمشیر گذرانده، به هیچ کس رحم نکردند. آنان شهر اورشلیم را ویران کرده، معبد یهود را نیز به آتش کشیدند. آنان بسیاری از یهودیان را کشتند و عده زیادی را به اسارت بردند بقیه یهودیان نیز به ناچار در سراسر عالم پراکنده شدند. برخی از نویسندگان یهودی شمار کشتگان یهود در این نبرد را بیش از یک میلیون نفر و شمار اسرا را حدود یک صد هز ار نفر دانسته اند. بدین سان یهودیان برای همیشه معبد و وطن خود را از دست دادند. از این معبد، تنها دیوار غربی آن که دیوار ندبه خوانده می شود، باقی ماند. گفتنی است یهودیان هر ساله در پای این دیوار به گریه و زاری می پردازند. از این پس، یهودیان در امپراطوری روم کم تر فرصت یافتند حرکتی اعتراض جویانه انجام دهند. تنها یک بار حدود شصت سال پس از تخریب معبد، هنگامی که رومیان تصمیم گرفتند در محل ویرانه های معبد اورشلیم معبدی برای خدای رومی، ژوپیتر، بر پا کنند، باز ماندگان یهودیان در اورشلیم بار دیگر دست به شمشیر بردند. هادریانوس امپراطور دستور داد که این قیام را سرکوب کرده، همه یاغیان را از دم شمشیر بگذرانند. از این پس به فرمان او اجرای مراسم دینی یهود جرم محسوب می شد ومجازات سنگینی را در پی داشت. پس از این قیام و سرکوبی آن که بین سالهای 132- 135 میلادی رخ داد، معبد ژوپیتر در میانه خرابه های معبد بنا شد و یهودیان هرگز توان سازمان دهی هر گونه قیام و شورشی را به دست نیاوردند. با تخریب معبد و پراکندگی یهود، همه گروههای یهودی از بین رفتند و تنها فریسیان باقی ماندند.
ادامه مطلب ...
با افزودن صحیفه یوشع به تورات آن را در یونانى هکزاتوک یعنى اسفار ششگانه گویند که نخستین بخش کتاب عهد عتیق را تشکیل مى دهد. تورات شامل پنج کتاب بشرح زیر و منسوب به حضرت موسى است: سفر پیدایش، سفر خروج، سفر اعداد، سفر لاویان، سفر تثنیه.
ادامه مطلب ...
3- به معناى اختصاص دادن مکانى خاص به محل مقدس و عبادت نیز به کار رفته است. کوتاه سخن آن که، کلمه عبرى bhr (برگزیدن) بر برگزیدن اشخاص براى ایفاى نقش خاص مثلا به عنوان کاهن یا پادشاه و نیز براى انتخاب مکان هاى مقدس دلالت دارد.
ادامه مطلب ...
رویکرد انحصارگرایانه یهودیان ریشه در عهد و میثاقى دارد که خدا با ~ابراهیم~ و سرانجام با این قوم بست. عهد قراردادى است که دو طرف با کمال آزادى آن را منعقد مى کنند. طبق تعالیم تورات، خداوند ابتدا با نوح (پیدایش، 9:11) و بعد ابراهیم عهد بست (همان، 17:9) که فرزندان و دودمان او را وارث ارض کنعان سازد. سپس، اسحاق و یعقوب مشمول این عهد قرار گرفتند (همان، 17:19) و در پایان، این عهد در کوه سینا با تمام جماعت ~بنى اسرائیل~ تجدید شد و خداوند پس از خروج این جماعت از مصر، آنان را قوم برگزیده خود قرار داد. در این که عهد خدا با ابراهیم یک سویه بوده است، تردیدى نیست، ولى آیا عهد او با بنى اسرائیل نیز به همین منوال بوده است؟ اگر در تورات نیک بنگریم درخواهیم یافت که عهد خدا با این جماعت دوطرفه بوده است (تثنیه، 8:19ـ20)؛ یعنى آنان تنها درصورتى که در مقابل فرمان هاى الاهى سرتسلیم فرود آورند برگزیده شوند. این در حالى است که تورات و شواهد تاریخى همه حکایت از آن دارند که بنى اسرائیل به عهد خود وفـا نکردند و امتیاز برگزیدگـى را از کف دادند (همان، 9). یهودیان با این استدلال که بین آنها و خدا ارتباط و علقه اى است که با گناه از بین نمى رود، همچنان خود را قوم برگزیده خدا مى دانند؛ درست همان گونه که مرد به دلیل ناشزه بودن همسرش نمى تواند از او اعراض کند، زیرا مادر فرزندانش است. برخى از اندیشمندان یهودى گمان مى کنند عهدى که بین خدا و قوم یهود بسته شده، فقط براى خدا الزام آور است و نه آنان؛ لذا معتقدند حتى اگر قوم بنى اسرائیل به مفاد عهد خود با خدا پایبند نباشند، عهد خدا در مورد آنان پابرجاست. براى هر عهد و میثاقى علامتى وضع شده است. علامت عهد با نوح قوس قزح بود. علامت میثاق با ابراهیم، ختنه کردن و علامت عهد با جماعت بنى اسرائیل در کوه سینا، روز شنبه، ده فرمان و تورات بود. کوتاه سخن آن که عهد و میثاق خدا با بنى اسرائیل منشأ اندیشه قوم برگزیده در بین قوم یهود گشت. با تأمل در کتاب مقدس عبرى به این واقعیت مهم واقف مى شویم که انتخاب و برگزیدگى قوم یهود مشروط است و تنها در سایه ایمان به خدا و وفادارى و رعایت عهد و میثاق به دست مى آید. در غیر این صورت، این موهبت عظیم الاهى از آنان گرفته خواهد شد. در سفر تثنیه پس از ذکر نعمات و برکاتى که خدا در سرزمین موعود به این قوم خواهد بخشید، به آنان هشدار داده که اگر دیگر خدایان را عبادت کنند و قوانین الاهى را پاس ندارند، لعنت و عذاب خدا، رسوایى و خوارى و سرگردانى در میان سایر ملل و انواع و اقسام گرفتارى ها و بیمارى ها گریبان گیر آنان خواهد شد (تثنیه، 28:13ـ37). در اول پادشاهان نیز به این نکته تصریح شده است (اول پادشاهان، 9:6ـ9). پیامبران بنى اسرائیل همواره تأکید مى کردند اگر یهودیان درستکارى و عدالت را از دست بدهند نابود خواهند شد. در عاموس آمده است: «خاندان اسرائیل را در میان همه انسان ها خواهم بیخت، چنان که غله در غربال بیخته مى شود و دانه بر زمین نخواهد افتاد. جمیع گناهکاران قوم من که مى گویند بلا به ما نخواهد رسید و ما را درنخواهد گرفت به شمشیر خواهند مرد» (عاموس، 9:9ـ11). در هیچ کتابى از کتاب هاى مقدس نیست که خداوند ازخشم و غضب خود بر قوم بنى اسرائیل و ویرانى شهرها و آوارگى مردمانش سخن نگفته باشد (خروج، 32:9ـ10؛ اعداد، 14:11؛ تثنیه، 9:6ـ8). قریب به همین مضمون در قرآن کریم نیز آمده است. از دیدگاه قرآن، پیمان و عهدى که خدا با آنان بسته دوطرفه بوده است: «به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم، اما جز اندکى همگى به حالت اعراض روى برتافتند»(بقره، 39). کوتاه سخن آن که تعهد خدا در قبال قوم بنى اسرائیل مطلق و بدون شرط نیست، بلکه خدا در صورتى به عهد وپیمان خود وفا مى کند که آنان نیز به تعهدات خود عمل کنند و چون آنان پیمان شکنى کردند، عهد و پیمان خدا نیز خود به خود شکسته شد. برخى از دانشمندان یهود به این نکته تفطن یافته و با صراحت هرچه تمام اظهار داشته اند که قوم اسرائیل داراى برترى ذاتى نیست. آنان نیز اگر به تورات عمل نکنند، مقام و منزلت خویش را از دست خواهند داد و لطف و رحمت الاهى شامل حال ایشان نخواهد شد. به اعتقاد آنان، تورات براى نوع بشر آمده است نه ملتى خاص. تلمود نیز بر این گفته صحه مى گذارد، آن جا که مى گوید: «هر جمله اى که توسط خداى قادر مطلق گفته مى شد، به هفتاد زبان به گوش مى رسید».
ادامه مطلب ...
مسئله آب را می بایست به عنوان یک متغیر و عامل جدی در تصمیمات آتی در سراسر دنیا به حساب آورد، حتی در سطوح سیاسی و نظامی. فشار بر منابع آب محدود دنیا در حال افزایش است. این کار همراه با انتقال آب رودخانه ها به سمت شهرها و مزارع کشاورزی، دریاچه ها و تالابها در حال خشکیدن و کوچکتر شدن هستند، کشاورزان برای تامین غذای جمعیت رو به افزون، مجبور به برداشت بیش ازحد از آبهای زیرزمینی هستند، سیستم آبیاری بسیاری از کشورها پایین است، بین کشاورزان و شهرنشینان اختلاف و تنازع بر سر آب وجود دارد، آلودگی و کمبود آب همواره موجبات نگرانی دولتها و مردم را فراهم می آورد.
یک روزنامه عرب زبان با انتقاد شدید از اعرابی که هیچ توجهی به سومالی نمی کنند نوشت: امروز صهیونیستها در حال بهره برداری قوی و عمیق از گرسنگی سومالی هستند.
به گزارش مهر، روزنامه البیان امارات امروز در مقاله ای با اشاره به وضعیت بد و بحرانی این روزهای سومالی نوشت: اسرائیلی ها در صدد بهره برداری از گرسنگی سومالی ها هستند.
سومالی این روزها بحران گرسنگی را می گذراند که بسیار درناک است. کشور سومالی با 8 میلیون جمعیت و بعد ازآنکه 5 دهه از استقلالش و بعد از آنکه 37 سال از عضویتش در اتحادیه عرب می گذرد همچنان یکی از فقیرترین کشورها جهان به شمار می آید به گونه ای که بعد از تولد یک نوزاد انتظار آنکه به چهل و شش سالگی برسد اصلا وجود ندارد.
میزان بی سوادی ساکنان این کشور آفریقایی به هفتاد و پنج درصد می رسد. اما امروز مردم سومالی با یکی از بدترین موجهای خشکسالی روبه رو هستند که طی 50 سال اخیر بی سابقه بوده و درحقیقت زندگی دوسوم مردم این کشور را تهدید می کند.
زمانی سومالی در سال 1974 به اتحادیه عرب پیوست مدعیان مدافع از غیرت عربی از نیاز عربی به کشوری که نه تنها به قدرتشان نمی افزاید بلکه باری بر دوششان است پرسیدند و گویی دیدگاه این مستکبران که ناحق هم بود تا به امروز بر این کشور سایه افکنده است و الا چرا این کشور که ساکنانش عرب زبان و 99 درصد از آنان مسلمان هستند مورد فراموشی قرار گرفتند تا جایی که امروز گرسنگی مانند حیوان درنده ای در کمین آنان است تا آنها را بدرد و اعراب تنها نظاره گر این صحنه باشند؟
اما نکته مهم و بسیار تعجب برانگیز این است که صهیونیست ها اینگونه فکر نمی کردند بلکه نظر بسیار عمیق دیگری داشتند و به گونه ای عمل کردند که گویی نقش ناجی مردم سومالی را از نابودی و هلاکت برعهده گرفته اند اسرائیلی ها دست به کار شدند مانند کسانی که که از سومالی اطلاعات زیادی دارند و می دانند و درباره آنچه که نمی دانستند خوب دقت کردند حتی بیشتر از اعراب.
آنان شماری از سرمایه گذاران خود و در رأسشان "ابراهیم شلاویت" یکی از فعالان لیکود را به سومالی اعزام کردند و اینان در برابر سران چند دسته سومالی طرح ها و پروژه های تحریک برانگیزی را برای ساکنان این کشور ارائه کردند به گونه ای که آب دهان مسئولان سومالی به راه افتاد.
اسرائیلی ها به سومالیایی ها وعده دادند که کشورشان را به بهشت آفریقا تبدیل می کنند آن هم از طریق احداث بندری بزرگ و توسعه باند فرودگاه و ایجاد طرح هایی برای صید ماهی و همچنین برای رونق تجارت و کنسرو کردن گوشت و تولیدات کشاورزی و در نهایت صادرات آن و دراین زمان بود که این سرمایه گذاران همه مواد اولیه و لازم و ضروری را از اسرائیل آوردند از جمله آنان ابزار و آلاتی برای حفر چاه و کشف نفت و اورانیوم!
البیان درپایان خطاب به اعراب می نویسد: حال می بینیم که چگونه صهیونیست ها پیشنهاداتی ارائه دادند و طرح هایی را ابداع کردند که ازخاک و آرد خود سومالی ها استفاده کردند و مانند عادت اعراب این امکانات را خوار و حقیر نشمردند.
در همین جنگ های صلیبی و همان معبد سلیمان است که گروهی از شوالیه های صلیبی به نام "شوالیه های معبد سلیمان" ، تحت آموزه های شرک آمیز جادوگران مصر باستان قرار گرفتند و از همین جا بود که فرقه های مخوف صهیونی همچون کابالا و فراماسونری بوجود آمدند و از همین جا بود که آرمان های به اصطلاح مسیحایی برای حکومت جهانی صهیونی ، تئوریزه شد.
پسر جوان در دایره اجتماعی کلانتری جهاد مشهد گفت: سرتان را به درد نیاورم من و ۲تن از دوستانم با پول تو جیبی که در اختیار داشتیم هر روز در خیابان ها به دنبال دختران و زنان بزک کرده ای راه می افتادیم که درصدد بودند جیب هایمان را خالی کنند.
حدود ۲هفته قبل، یکی از دوستانم با آب و تاب برایم تعریف کرد که با دختری باکلاس آشنا شده است و ارتباط زیادی باهم دارند. دوستم با این حرف ها مرا نیز وسوسه کرد تا از آن دختر خانم سوءاستفاده کنم. او یک روز با آن دختر قرار گذاشت و مرا نیز در ویلای پدرش مخفی کرد طبق نقشه ای که در سر داشتیم قرار بود وقتی آن دختر جوان به داخل باغ آمد من نیز ...!
پسر جوان نفس عمیقی کشید و با حالتی تاسف بار افزود: داخل باغ منتظر دختر خانم بودیم که دوستم گوشی تلفن همراه خود را روشن کرد و گفت: از ارتباط خود با آن دختر فیلمبرداری کرده است. در این لحظه با لبخندی گوشی را از دست او قاپیدم تا آن تصویر کثیف را ببینم اما وقتی دقیق نگاه کردم متوجه شدم آن دختر جوان خواهر خودم است که ...! کنترل خودم را از دست دادم و بدون آن که چیزی بگویم با دوستم درگیر شدم.
من او را حسابی کتک زدم. دوستم نیز مقاومت می کرد و با میله ای که در دست داشت آن چنان ضربه ای به بدنم زد که استخوان دستم خرد شد و دچار مشکل جدی شدم. الان دست راستم از کار افتاده است و حس و حرکتی ندارد.
پسر جوان قطرات اشک را از روی صورتش پاک کرد و گفت: حالا می فهمم دخترانی که طعمه هوس های شیطانی من شده اند خانواده دارند و بی احترامی به ناموس مردم یعنی زیرپا گذاشتن ناموس خود آدم! من از تمام جوان ها خواهش می کنم غیرت داشته باشند و ایام جوانی خود را با گناه و معصیت آلوده و سیاه نکنند.
منبع روزنامه خراسان
شبکه تلویزیونی تازه تاسیس "زمزمه" متعلق به رابرت مرداک یهودی ، قصد دارد برنامه های خود را با تغییر ذهنیت و سبک زندگی زنان ایرانی روی آنتن بفرستد.
این گزارش که نگاهی به عملکرد شبکه تلویزیونی تازه تاسیس زمزمه دارد، با رویکردی توصیفی- تحلیلی به فعالیت های این شبکه میپردازد.
زمزمه، دومین شبکه تلویزیونی سرگرمکننده عمومی و رایگان فارسیزبان در خاورمیانه است. این شرکت حاصل سرمایهگذاری بخش آسیایی شرکت اخبار و گروه رسانهای موبی است.ادامه مطلب ...