"سایرت متکل" نیروی مخوف و پنهان اسرائیل
برای ضربهزدن به دیگر کشورها
به گزارش فارس،
اخیرا انتشارات «لیونز» (Lyons) کتابی را با نام «شکار مهندس» منتشر کرده
است که به بررسی چگونگی ردیابی و شهادت «مهندس یحیی عیاش»، از مبارزان
فلسطینی، اختصاص دارد. آنچه در این سلسله گزارشها ملاحظه میفرمایید،
ترجمه این کتاب با ویرایش خبری است که خبرگزاری فارس برای مخاطبان خود
فراهم آورده است. این کتاب توسط «ساموئل ام. کاتز» (Samuel M. Katz) و با
دیدگاه آمریکایی – صهیونیستی به نگارش درآمده است.
* سایرت متکل نیاز مبرمی به نیروهای عرب داشت
ارنان ابتدا سعی کرد تا نیروهای خود را از میان اعضای واحد نهچندان
شناختهشده 101 برگزیند که در سال 1953 تاسیس شده بود. این واحد متشکل از
گروهی کماندوهای انتقامجو بود که توسط «آریک شارون»، یک سرهنگ تازهکار و
جوان اداره میشد. وی سپس برای انتخاب نیروهای سایرت متکل به سوی فرزندان
جامعه شهری روی آورد، به خصوص آن دسته از آنها که از پدرها و مادرهای عرب
زاده شده بودند. هرچند که این اعراب در دولت حزب کارگر اسرائیل که در
اواخر دهه 1950 و 1960 میلادی حاکمیت داشت مورد تبعیض قرار گرفته و اجازه
ورود به نیروهای هوایی و واحد کماندوهای ویژه شناسایی را نداشتند، این
افراد به خوبی روحیات عربی را میشناختند، به زبان عربی مسلط بودند و
مهمتر از همه نشانههایی را بر روی شانههایشان حمل میکردند که به آنها
مزیتی میبخشید که دیگر اسرائیلیها فاقد آن بودند.
ارنان میخواست تا مردانش را «عرب» کند. یهودیان اروپاییتبار یا همان
اشکنازیها به صحراها فرستاده میشدند تا در محضر بادیهنشینان عربی
بیاموزند. در نهایت، گروه دیگری که ارنان برای ساختن سایرت متکل به آن
رجوع کرد، گروه کیبوتزیمهای اسرائیل بود. کیبوتزیم به منزله مجموعهای از
خلبانانها، کماندوها و افسران جنگجوی اسرائیلی بود. این نیرو به یک استخر
پر از استعداد میماند که نیروهایی همچون «هنگ ویژه 22 هوایی ارتش
بریتانیا» موسوم به SAS و نیروهای آمریکایی موسوم به دلتا و نیروهای ویژه
دریایی ارتش آمریکا به آن رشک میبردند. کیبوتزیمها افرادی سالم، از نظر
جسمانی روی فرم و مجبور به زندگی تحت یک بوروکراسی سخت شبیه به نیروهای
نظامی بودند. این خصیصه به آنها کمک میکرد تا در مواقع لازم تمام قواعد
را بشکنند و این همان چیزی بود که در نیرویی شبیه به سایرت متکل به آن
نیاز مبرمی وجود داشت.
* کیبوتزیمها آروزی ورود به سایرت متکل را داشتند
از همه مهمتر این بود که نیروهای کیبوتزیم مجبور بودند فشاری را تحمل
کنند که هیچ شهروند دیگری بر روی کره زمین مجبور به تحمل آن نیست. وضعیت و
رتبه هر یک از نیروهای کیبوتزیم نیز بستگی به وضعیت واحد نظامی دارد که در
آن عضویت دارد. هر چه واحد نظامی مزبور مهمتر باشد، وضعیت عضو کیبوتزیم
که در آن نیرو به فعالیت مشغول است نیز، بهتر خواهد بود. بر اساس
دستورالعملهای نیروهای دفاعی اسرائیل، یک جوان 18 ساله عضو کیبوتزیم که
قرار است خلبان شود، در بدترین حالت و حتی اگر از آموزشهای هوایی اخراج
شود نیز دستکم یک چترباز یا یک نیروی شناسایی خواهد شد. با این حال،
سایرت متکل واحدی است که هر کیبوتزیم آرزوی ورود به آن را در سر
میپروراند. به گفته یک کماندوی شناسایی سابق و شخصی که ذاتا یک کیبوتزیم
بود: «در دوره شکنجهآمیز آزمایشی که هنوز به استخدام سایرت متکل در
نیامده بودم، بارها تصمیم گرفتم که از ادامه دوره انصراف دهم اما ترس از
بازگشتن به مزرعه به عنوان یک نیروی دورریز مرا مجبور میکرد که ادامه
دهم، با وجود آنکه از نظر جسمی دیگر توان ادامه را نداشتم.»
* ایهود باراک، نماد سایرت متکل
در سال 1959، آوراهام ارنان یکی از آن کیبوتزیمهایی را پیدا کرد که از
قابلیت بسیار بالایی برخوردار بود و میتوانست گروه مدنظر وی را شکل و
سامان دهد. این فرد یک سرباز جوان اسرائیلی به نام «ایهود باراک» بود. وی
که قرار بود به نماد شخصیت یک عضو سایرت متکل تبدیل شود، بسیار خشن و
متهور بود و از شجاعتی زیاد و شخصیتی کاریزماتیک برخوردار بود. خلاقیت
باراک، شجاعت او در پشت خطوط دشمن و توجه محض وی به ماموریتی که به او
واگذار شده است، بسیاری را به این باور رسانده بود که اگر باراک در یکی از
عملیات مخفی اسیر یا کشته نشود، در آتیه قطعا رئیس ستاد مشترک و یا حتی
نخستوزیر خواهد شد.
* سایرت متکل، تافته جدا بافته ارتش اسرائیل
ارنان، سایرت متکل را بر اساس مدل نیروهای خشن SAS ارتش بریتانیا که
جنگجویان افسانهای تحت فرمان «کاپیتان دیوید استرلینگ» در جنگ دوم جهانی
بودند، بنیاد نهاد و شعار آنها به مضمون «آنکه جرات دارد پیروز میشود» را
بر لوحی نقش بست و در مرکز فرماندهی این نیرو، جایی در مرکز اسرائیل نصب
کرد. این نیرو به عنوان یک نیروی مخفی، کاملا از واحدهای معمولی ارتش
اسرائیل جدا بود و اعضای آن از خدمات عادی معاف بودند. به واقع، اینان که
بهترین بهرینها بودند، باید آبروی خود را پشت خطوط دشمن کسب میکردند.
* عملکرد سایرت متکل همواره مخفی میماند
نیروهای سایرت متکل در گروههای کوچکی تحت عنوان «تزوت» در تمام زمینههای
نبرد نظامی آموزش میدیدند و در خصوص هر سلاحی که در خاورمیانه پیدا میشد
تخصص داشتند. این افراد توانایی آن را داشتند تا به طور مستقل و جدا از
گروه خود فعالیت کنند. به گفته یکی از افسران کماندوی سابق نیروی دریایی
که با این واحد کار کرده است، «یکی از ویژگیهای قابل توجه سایرت متکل،
شیوه آمادگی آنها برای عملیات بود. فرقی نداشت که هدف آنها تا چه اندازه
بزرگ یا کوچک باشد، به هر حال با دقت تمام آن را مورد مطالعه قرار
میدادند. هر سرباز وظیفه خود و وظیفه دیگران را در ماموریت میدانست. هر
احتمالی در نظر گرفته میشد و واکنشهای لازم برای آن سنجیده میشد، اگر
احتمال آن وجود داشت که یک میلیون تهدید وجود داشته باشد، آنها یک میلیون
و یک تهدید را مدنظر قرار میدادند!» حرفهایگری تمام عیار نیروهای سایرت
متکل در پشت خطوط دشمن توانسته است نتایجی را به بار آورد اما این نتایج
همواره جزو اطلاعات طبقهبندیشده بوده است. یک افسر امنیتی ارتش اسرائیل
در این خصوص میگوید: «در شغل نیروهای سایرت متکل خیلی طبیعی است که چیزی
از موفقیتهای آنها در سرتیتر اخبار منتشر نشود.»