نظم نوین جهانی (New World Order)

زمینه سازی ظهور ، بررسی علائم ظهور، شناخت شیطان و دجال ،مبارزه با صهیونیزم جهانی

نظم نوین جهانی (New World Order)

زمینه سازی ظهور ، بررسی علائم ظهور، شناخت شیطان و دجال ،مبارزه با صهیونیزم جهانی

تورات و عهد عتیق

تورات یعنی تعلیم و بشارت ، کتابی است آسمانی که بر پیامبر عظیم الشان حضرت موسی علیه السلام نازل شده است .
ولی یهودیان ، این کتاب را تحریف کرده و خرافات و افسانه های زیادی درآن جای دادند ، بطوری که امروز به صورت یک کتاب مضحک و عجیبی در آمده است .

نویسندگان تورات ، اشخاص مجهول الهویه و گمنامی هستند که قرآن درباره آنها می فرماید : ォ پس وای بر کسانی که از پیش خود چیزی نوشته و به خدای متعال نسبت دهند تا به بهای اندک و متاع ناچیز دنیا بفروشند ، وای بر آنها از آن نوشته ها و آنچه از آن بدست آرند.(بقره 78)


خدا در نظر یهود

خداوند ، در کتاب مقدس یهود ، شکل عجیب و غریبی به خود گرفته است، مثلا‏‏ً همانند انسان است(1) ، گیس و لباس دارد(2) ، دو پا دارد(3) ، مانند انسان راه می رود(4) ، از آسمان به زمین فرود آمده ، به هر کجا که بخواهد می رود و جائی را برای سکونت و زندگی خویش مسکن قرار می دهد(5) ، آن قدر نادان است که بدون نشانه نمی تواند خانه مؤمنان را از خانه کفار تشخیص دهد(6) و از خیلی چیزها بی خبر است(7) ، پیمان خود را می‌شکند(8) ، از کرده خویش پشیمان می شود (9)، گاهی غصه می خورد و بر کاری که کرده است, اندوهگین می شود(10)، با انسان کشتی می گیرد(11) و در عین اینکه سه تا است ، یکی است، یعنی هم یگانه است و هم سه گانه(12) ، مار از او راستگوتر است(13) ، از آسمانها به زمین آمده، بین کلام مردم تفرقه می اندازد, چون از وحدت کلام آنها می ترسد(14) ،چیزی را می گوید و باز تغییر می دهد.(15)

پیامبران در نظر یهود

پیامبران (کتاب مقدس ! ) دست کم از خدایان آن ندارند.
مثلاً بعضی از آنها :
1ـ با زنان نا محرم زنا می کنند ، چنانچه به حضرت داوود علیه السلام نسبت داده اند .(16)
2ـ با دختران خود زنا می کنند و به حضرت لوط علیه السلام نسبت می دهند .(17)
3ـ مردم را فریب می دهند وآنها را می کشند و زنهایشان را به همسری درمی آورند. این عمل را هم به حضرت داود علیه السلام نسبت می دهند .(18)
4ـ با خداوند کشتی می گیرند ، چنانچه به حضرت یعقوب علیه السلام چنین نسبت می دهند .(19)
5ـ کارهائی را که خداوند نهی کرده انجام می دهند ، چنانچه به حضرت سلیمان علیه السلام نسبت می دهند .(20)
6ـ قلبهایشان به جانب بت متمایل می شود ، چنانچه به حضرت سلیمان علیه السلام نسبت می دهند.(21)
7ـ برای پرستش بتها, خانه می سازند و این مطلب را نیز به حضرت سلیمان علیه السلام نسبت داده اند.(22)
8ـ خداوند می خواهد آنها را بکشد ، چنانچه به حضرت موسی علیه السلام نسبت می دهند.(23)
9 ـ ستمکار هستند و به کشتار کودکان و افتادگان و گاوان و گوسفندان فرمان می دهند.(24)
10ـ با خداوند درشتی و خشونت می کنند ، چنانچه این موارد را هم به حضرت موسی علیه السلام نسبت دادند.(25)
11ـ سالهای متمادی بین مردم لخت و پا برهنه راه می روند ، چنانچه به پیروان پیامبر نسبت داده اند.(26)
12ـ به گردنهای خویش بند و یوغ می گذارند و این را هم به ارمیای پیامبر نسبت می دهند. (27)
13ـ خداوند فرمانشان می دهد تا نان آلوده به نجاسات انسانی بخورد .
14ـ خداوند به آنها دستور می دهد که سر و صورت خود را بتراشند و این دو مورد را هم به حزقیال نسبت داده اند .(28)
15ـ خداوند امرشان می کند تا زن زنازاده را به همسری در آورند و گفته اند که یوشع علیه السلام چنین کرده است .(29)
16ـ مردم را به پرستش بت ترغیب کرده و خود بت می سازند، و می گویند که این عمل را هم هارون علیه السلام انجام داده است.(30)
17ـ از راه زنا متولد شده اند ، چنانچه به یفتاح پیامبر علیه السلام نسبت داده اند.(31)
18ـ شراب می نوشند و مستی می کنند و به حضرت نوح علیه السلام نسبت داده اند .(32)
19ـ دروغگو هستند ، چنانچه به پیامبر سالخورده حضرت نوح علیه السلام نسبت می دهند.(33)
20ـ و یکی از صفات حضرت یعقوب علیه السلام را گفته اند که نبوت را به زور از خداوند گرفته است .(34)

قسمتهایی از متن تورات

قسمتهایی از متن تورات
1- من گفتم که شما خدایانید و جمیع شما فرزندان حضرت اعلی, لیکن مثل آدمیان خواهید مرد.
2- اقوام غیر اسرائیل به جماعت خدا راه نخواهند یافت, و هیچکدام از آنها به میان جامعه خداوندی وارد نخواهند شد.1
3- هیچ شراب نخورید, به غریبه ای که درون دروازه تو باشد بده یا به اجنبی بفروش, زیرا که تو برای یهوه, خدایت, مقدس هستی.2
4- دختران خود را به آنها ندهید و دختران آنها را به جهت پسران خود و به جهت خویشتن نگیرید.3
5- حدود تو را از بحر فلسطین و از صحرا تا نهر فرات قرار می دهیم, زیرا ساکنان آن سرزمین را به دست شما خواهیم سپرد و ایشان را از پیش خود خواهید راند, با ایشان و با خدایان ایشان عهد مبند.4
6- به سرزمین کنعانیان تا نهر فرات داخل شوید, اینک این زمین را پیش روی شما گذاشتم, پس داخل شده, زمینی را که خداوند برای پدران شما, ابراهیم و اسحاق و یعقوب, قسم خورده که به ایشان و بعد از آنها به ذریّت ایشان بدهد, به تصرف در آورید.5
7- و امتها را به میراث تو خواهم داد و اقصای زمین را ملک تو خواهم گردانید, ایشان را به عصای آهنین خواهی کشت, مثل کوزه گر آنها را خورد خواهی نمود.6
8- گوشت بخورید و خون بنوشید, گوشت صاران را خواهید خورد و خون روسای جهان را خواهید نوشید.7
9- ایشان را مانند گوسفندان برای ذبح بیرون کش و ایشان را به جهت روز قتل تعیین نما.
10- خداوند بر یعقوب ترحم فرموده, اسرائیل را بار دیگر بر خواهد گزید. و ایشان را در زمینهایشان آرامی خواهد داد و غربا به ایشان ملحق شده, با خاندان یعقوب ملحق خواهند گردید, و قومها (غیر یهودیان), ایشان را به مکان خودشان خواهند آورد و خاندان اسرائیل ایشان (غیر یهودیان) را در زمین خداوند, بنده و کنیز خود خواهند ساخت, و بنی اسرائیل, اسیر کنندگان خود را اسیر, و بر ستمکاران خویش حکمرانی خواهد نمود. 1


تلمود در آئین یهود

خاخامهای یهودی طی سالهای متمادی شرحها و تفسیرهای خود سرانه و گوناگونی برتورات نوشته اند که همه آنها را خاخام « یوخاس » درسال1500 م جمع آوری نموده و به اضافه چند کتاب دیگر که در سالهای 230 و 500 م نوشته شده بودند, به نام « تلمود » یعنی تعلیم دیانت وآداب یهود, جمع آوری کرد.
1ـ روز دوازده ساعت است : درسه ساعت اول آن خداوند شریعت را مطالعه می کند . در سه ساعت دوم احکام صادر می کند .
در سه ساعت سوم هم جهان را روزی می دهد . در سه ساعت آخر هم با حوت دریا که پادشاه ماهیها است به بازی می پردازد.
هنگامی که خداوند امر کرد « هیکل » را خراب کنند خطا کرده بود، به خطای خویش اعتراف کرده و به گریه در آمد وگفت : وای بر من که امر کردم خانه ام را خراب کنند و هیکل را بسوزانند و فرزندان مرا تاراج نمایند .
خداوند ، از این که یهود را به چنین حالی گذاشته سخت پشیمان است و هر روز لطمه به صورت خود می زند و زار زار گریه می کند ، گاهی از چشمانش دو قطره اشک به دریا می چکد و آن چنان صدا می کند که تمام اهل جهان صدای گریه او را می شنوند و آبهای دریا به تلاطم و زمین به لرزه در می آید .
هرگز خداوند از کارهای ابلهانه وغضب و دروغ برکنار نیست .
2 ـ قسمتی از شیاطین ، از فرزندان آدم هستند ، آدم زنی داشت از شیاطین به نام « لیلیث » که مدّت 130 سال همسر آدم بود ، شیاطین از نسل او متولد شدند! « حوا » در این مدّت 130 سال جز شیطان فرزندی نزائید زیرا او هم همسر یکی از شیاطین شده بود . و اگر غیریهود در دریا در حال غرق شدن است، نباید نجاتش بدهی، زیرا آن هفت ملتی که در زمین « کنعان » بودند و بنا بود یهودیان آنها را به قتل برساند,
3 ـ ارواح یهود ، از ارواح دیگران افضل است ، زیرا ارواح یهود جزء خداوند است ! همچنان که فرزند جزء پدرش می باشد ، روحهای یهود نزد خدا عزیزتر است زیرا ارواح دیگران شیطانی و مانند ارواح حیوانات است . نطفه غیر یهودی ، مثل نطفه بقیه حیوانات است .
4 ـ بهشت مخصوص یهود است و هیچ کس به جز آنها داخل آن نمی شوند ، ولی جهنم جایگاه مسیحیان و مسلمانان است و جز گریه و زاری چیزی عاید آنها نمی گردد, زیرا زمینش از گل و بسیار تاریک و بدبو است . پیامبری به نام مسیح نیامده است و تا حکم اشرار (غیر یهود) منقرض نشود ، ظهور نخواهد کرد و هر وقت که او بیاید زمین خمیر نان و لباس پشمی می رویاند ، در این وقت است که سلطه و پادشاهی یهود باز گشته و تمام ملتها مسیح را خدمت خواهندکرد ! آن زمان هر یهودی دو هزار و هشتصد برده و غلام خواهد داشت .
5-بر یهود لازم است که املاک دیگران را خریداری کند1 تا آنها صاحب ملک نباشند و همیشه سلطه اقتصادی برای یهود باشد.
و چنانچه غیر از یهودی بر یهود تسلط پیدا کند ، یهود باید بر خود گریه کند و بگوید: وای بر ما، این چه ننگی است که ما زیر دست و جیره خوار دیگران شده ایم. پیش از آنکه یهود نفوذ و سلطه کامل خود را بدست آورد لازم است جنگ جهانی بر پا و دو ثلث بشر نابود شود، و در مدت هفت سال یهود اسلحهای جنگ را خواهد سوزانید و دندانهای دشمنان بنی اسرائیل به مقدار بیست و دو ذرع که تقریباً هزار و سیصد و بیست برابر دندانهای عادی می شود ! از دهانشان بیرون خواهد آمد. هنگامی که مسیح حقیقی پا به عرصه وجود گذارد یهود آنقدر ثـروت ومال خواهند داشت که کلید صندوقهایشان را بر کمتر از سیصد الاغ حمل نتوان کرد ! کشتن مسیحی از واجبات مذهبی ما است1 و پیمان بستن با او یهودی را ملزم به ادا نمی کند .
روسای مذهب نصرانی و هر که دشمن یهود است را, باید در روز سه مرتبه لعن کرد . «یسوع ناصری» (حضرت مسیح علیه السلام) که ادعای پیامبری کرده ونصاری (مسیحیان) گولش را خوردند ،با مادرش مریم که او را از مردی به نام «باندار» به زنا آورده بود ، در آتش جهنم می سوزند .کلیساهای نصاری که در آن سگهای آدم نما به صدا در می آیند به منزله زباله خانه است .
6- اسراییلی در نزد خداوند بیش از ملائکه محبوب و معتبر است. اگر غیریهودی، یک یهودی را بزند چنان است که به عزت الهیه جسارت کرده است و جزای چنین شخصی جز مرگ چیز دیگری نیست و باید او را کشت. اگر یهود نبود، برکت از روی زمین برداشته می‌شد و آفتاب ظاهر نشده و باران نمی‌بارید. همچنان که انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود بر اقوام دیگر فضیلت دارد. نطفه‌ای که از غیریهودی منعقد می‌شود، نطفة اسب است. اجانب (غیریهودیان) مانند سگ هستند و برای آنها عیدی نیست, زیرا عید برای اجنبی و سگ خلق نشده است. سگ افضل از غیر یهودی است، ‌زیرا در اعیاد باید به سگ نان و گوشت داد، ولی نان دادن به اجنبی حرام است. هیچ قرابت و خویشی بین اجانب نیست، مگر در نسل و خاندان الاغ قرابتی است؟ خانه‌های غیریهودی به منزلة طویله است. اجانب دشمن خدا و مثل خنزیر قتلشان مباح است. اجانب برای خدمت کردن یهود, به صورت انسان خلق شده‌اند.
یسوع مسیح کافر است زیرا از دین مرتد گشت و به عبادت بت پرداخت و هر مسیحی که یهودی نشود بت‌پرست و دشمن خدا خواهد بود و از عدالت خارج است و انسانی که بر غیریهود کوچکترین ترحمی روا دارد، عادل نیست. غش و خدعه کردن با غیر یهودی منع نشده است. سلام کردن بر کفار (غیریهودیان) اشکال ندارد, به شرط آنکه سراً او را مسخره کرده باشد.
7- چون یهود با عزت الهیه مساوی هستند، بنابراین تمام دنیا و هر چه در اوست ملک آنها می‌باشد و حق دارند که بر آن تسلط کامل یابند، دزدی از یهودی حرام است و از غیریهودی جایز می‌باشد، چون اموال دیگران مانند رملهای دریا است و هر کس زودتر بر آن دست گذاشت او مالک است.
یهود مانند زن شوهردار است و همچنان که زن در منزل به استراحت می‌پردازد و شوهر، خرجی او را می‌دهد, بی آن که در کارهای خارج از منزل با او شرکت کند، یهود هم به استراحت پرداخته و دیگران باید آنها را روزی بدهند.
8- هرگاه یهودی و اجنبی شکایت داشته باشند, باید حق را بجانب یهودی داد اگرچه بر باطل باشد. برای شما جایز است که مأمورین گمرک را غش بنمائید و برای او قسم دروغ بخورید ... از خاخام «صموئیل» یاد بگیرید، صموئیل از مردی اجنبی کاسه‌ای از طلا به قیمت چهار درهم خریداری کرد، در حالی که فروشنده نمی‌دانست که آن طلا است. با این حال یک درهمش را هم دزدید! ربودن اموال دیگران بوسیلة ربا مانعی ندارد، زیرا خداوند شما را به ربا گرفتن از غیریهودی امر می‌فرماید. به کسانی که یهودی نیستند قرض ندهید, مگر آن که نزول بگیرید, در غیر این صورت، قرض دادن به غیر یهودی جایز نیست و ما مأموریم که به آنها ضرر برسانیم. حیات و زندگانی دیگران ملک یهود است، چه رسد به اموال آنها! هرگاه غیریهودی احتیاج به پول داشته باشد, آن قدر باید از او ربا و نزول گرفت که تمام دارائی خود را از دست بدهد.
9- غیریهودی هر چند صالح و نیکوکار باشد، او را باید کشت. حرام است غیریهودی را نجات بدهید، حتی اگر در چاهی بیفتد, باید فوراً سنگی بر در آن گذاشت! اگر یکی از اجانب را بکشیم, مثل این است که در راه خدا قربانی کرده‌ایم. اگر یک نفر یهودی کمکی به غیریهودی بکند, گناهی نابخشودنی مرتکب شده است. انسان می تواند شیطان را بکشد به شرط اینکه خمیر نان عید را نیکو به عمل آورد. (خمیر نان عید از خون غیر یهودیان ساخته می شود) همه آنها نابود نشدند و ممکن است آن شخصی که در حال غرق شدن است, از آنها باشد. تا می‌توانید از غیریهود بکشید و اگر دستتان به کشتن او رسید و او را نکشتید، مرتکب خلاف شده‌اید. هلاک کردن مسیحی ثواب دارد و اگر کسی نمی‌تواند او را بکشد, لااقل سبب هلاکتش را فراهم نماید. کسانی که مرتد شوند(یهودیانی که از آئین یهود سر باز زنند), اجنبی و اعدامشان لازم است, مگر آن که برای خدعة به دیگران مرتد شده باشند. 1
10- تعدی کردن به ناموس غیریهودی مانعی ندارد، زیرا کفار مثل حیوانات هستند و حیوانات را زناشوئی نیست. یهودی حق دارد، زنهای غیرمؤمنه (زنانی که یهودی نباشند) را به غصب برباید و زنا و لواط با غیریهودی عقاب و کیفری ندارد. برای یهودی مانعی ندارد تسلیم امیال و شهوات خویش شود.
11- قسم خوردن جایز است، خصوصاً در معاملات با غیر یهود. اصول قسم خوردن برای قطع نزاع تشریع شده است, اما نه برای کفار، زیرا آنها انسان نیستند. جایز است انسان شهادت زور بدهد(با اینکه می داند حق با یهودی نیست، ولی شهادت دروغ بدهد), چنانچه لازم است اگر می‌توانید بیست قسم دروغ بخورید, ولی برادر یهودی خویش را در معرض خطر قرار ندهید. بر یهود واجب است روزی سه مرتبه مسیحیان را لعن کنند و دعا کنند تا خداوند آنها را نابود سازد. بر ما لازم است که با نصاری، مانند حیوانات معامله کنیم. کلیساهای نصاری، خانه گمراهان است و خراب کردن آنها ضروری و واجب است.
12- ملت برگزیده خداوند مائیم و لذا برای ما, حیوانات انسان ‌نمایی خلق کرده است, زیرا خدا می‌دانست که ما احتیاج به دو قسم حیوان داریم، یکی حیوانات بی‌شعور و غیرناطقه مانند بهائم و دیگری حیوانات ناطقه و باشعور مانند مسیحیان و مسلمانان و بودائیان و برای آنکه بتوانیم از همة آنها به اصطلاح سواری بگیریم، خداوند ما را در جهان متفرق ساخته است و لهذا ما باید دختران زیبا و خوشگل خود را برای پادشاهان و وزرا و شخصیتهای برجستة غیر یهود, به تزویج درآوریم، تا بوسیلة آنها بر حکومتهای جهان، تسلط داشته باشیم! چنانچه معلوم شد یهود یک حزب خطرناکی برای فریب دادن مردم است که آن هم به صورت مذهب و آئین درآمده است.(36)

جنایتهای دینی

یهود دارای دو عید مقدس است که این عیدها بدون تناول خون تمام نمی‌شودند:
اول- عید یوریم در مارس Purim.
دوم- عید فصح در آپریل Passover. (37)
هر ساله افراد زیادی قربانی این دو عید «مقدس» می‌شوند، به نمونه‌های زیر توجه فرمائید:
1- روز چهارشنبه سال 1840 م، کشیش ایتالیایی آقای اپ، فرانسوا، انطون توما به اتفاق خدمتکار خود ابراهیم از خانه بیرون آمده و ناپدید می‌شوند. پس از تحقیق و جستجوی بسیاری که از طرف ملت و دولت شروع شد، معلوم می‌شود که کشیش بیچاره بدست یهود به قتل رسیده است. سلیمان سرتراش که یکی از متهمین بود، در اعترافات خویش چنین اظهار داشت: نیم ساعت از مغرب گذشته بود که خدمتکار داود هراری وارد شده و درخواست کرد که فوراً خود را به خانه داود برسانم، من هم فوراً خود را به منزل او رساندم، در آنجا هارون هراری، اسحاق هراری، یوسف هراری، یوسف لینیوده، خاخام موسی ابوالعافیه، خاخام موسی بخوریو دامسلونکی و داود هراری «صاحب خانه» را دیدم که جمع بودند, من به مجرد آن که وارد منزل شدم و کشیش «توما» را دست و پا بسته دیدم، فهمیدم برای چه مرا احضار کردند. خلاصه، پس از آن که من وارد شدم، درهای منزل را بسته و طشت بزرگی را حاضر نمودند و از من خواهش کردند که او را بکشم، ولی من امتناع کردم. داود گفت: پس تو و بقیه، سرش را بر طشت نگه دارید، تا ما کارش را یکسره کنیم.
در این وقت کشیش را پیش آورده، محکم بر زمینش زده و بی‌آنکه قطره‌ای از خونش بر زمین بچکد, سرش را از بدن جدا کردند. بعداً جسد بی‌جان او را به انبار برده و با هیزم آتش زدیم. سپس جسد او را قطعه قطعه کردیم و در کیسه‌های بزرگی جای داده و درصرافی واقع در اول خیابان یهود دفن نمودیم.
مأموریتمان که تمام شد، به ابراهیم خادم کشیش وعده دادند,که اگر این سر را برای کسی فاش نکند، او را از مال خودشان داماد خواهند کرد. بازپرس سؤال کرد:
- : استخوانهایش را چه کردید؟
- : با دسته هاونگ خورد کردیم!
- : سرش را چه کردید؟
- : با دسته هاونگ! خورد کردیم!
- : روده‌هایش را چه کردید؟
- : آنها را قطعه، قطعه کرده و در یکی از صرافیهای نزدیک دفن نمودیم!
- : آنگاه بازپرس رو به اسحاق هراری کرده و سؤال نمود:
- : آیا به اعتراف «سلیمان» اعتراض دارید؟
- : آنچه «سلیمان» می‌گوید صحیح است، ولی شما نمی‌توانید این عمل را جرم حساب کنید، زیرا یکی از مراسم های مذهبی ما در این عید, استفاده از خون غیریهود است.
- : خونهای کشیش را چه کردید؟
- : در شیشه کرده و به خاخام موسی ابوالعافیه دادیم. - : در مراسم مذهبی شما، در چه چیزی از خون استفاده می‌شود؟
- : در «خمیر نان عید».
- : آیا همه یهود باید از این نان استفاده کنند؟ نه، ولی چنین نانی حتماً باید نزد خاخام بزرگ موجود باشد.
2- در سال 1823 روز عید فصح در شهر Valisob واقع در شوروی سابق کودک دو ساله‌ای ناپدید گشت و پس از یک هفته جستجو جسد بیجان او را در یکی از لجن‌زارهای خارج شهر پیدا نمودند و با آن که آثار فرو بردن میخ و سوزن، بر آن نمایان بود، ولی قطره‌ای خون بر لباسهایش وجود نداشت و چنانچه بعداً معلوم شد، جسد را بعد از قتل شسته بودند.
خانمی که تازه یهودی شده بود1 و در این قصه متهم بود, در اعترافات خود چنین گفته است : ما از طرف یهود مأمور شدیم که این کودک مسیحی را ربوده و در ساعت معینی در منزل یکی از آنها حاضر کنیم. هنگامی که ما با این کودک وارد منزل شدیم, دیدیم همه دور میزی نشسته و منتظر ما هستند.
طفل را روی میز گذاشته و با قدری شکلات و بیسکویت و شیرینی سر او را گرم کردیم، کودک بیچاره همین که مشغول خوردن شد, یکی از آنها میخ تیز و درازی را در رانش فرو برد.
صدای دلخراش کودک بلند شد, هراسان به یکی از آنها پناه برد، او هم نامردی نکرد و با سوزن درازی که در دست داشت کمرش را مجروح کرد، طفل باز فریادی زد و به سومی پناه برد, او هم سینه‌اش را سوراخ نمود و خلاصه آن قدر میخ و سوزن به تنش فرو کردند, که همانجا جان سپرد.
سپس خونهایش را در شیشه کرده و به خاخام بزرگ تسلیم کردند. 3- در یکی از روزهای گرم تابستان، یهودیان به یکی از خانه‌های مسلمانان فلسطینی حمله کردند, در مورد این واقعه دختر بزرگ آن خانواده چنین می‌گوید: وقتی سربازان یهودی وارد منزل ما شدند چنان وحشت‌زده شده بودم که می‌خواستم هلاک شوم، ‌خواهر کوچکم به گوشه‌ای فرار کرد، پدر و مادرم فریاد می‌زدند و کسی نبود که به ما کمکی کند. مردان وحشی و حیوان صفت و قسی‌القلب یهود، مادرم را گرفته در موضع مخصوصش چند گلوله شلیک کردند! بعد هم پدرم را با لگد و مشت و ته تفنگ کشته و ما را دست و پا بسته, کشان کشان از خانه بیرون آوردند. او می‌افزاید: من نمی‌دانم بر سر خواهرم چه آمد، ‌من را با یک عده مردان خشن یهودی به پشت کامیون سوار کردند و به سمت مکان نا شناسی روانه نمودند.
در میان راه خواستند با من عمل منافی عفت انجام دهند, مقاومت کردم ولی مرا بیهوش کرده و وقتی به هوش آمدم, فهمیدم که دیگر آبرویم رفته است.
ای وای کار مسلمانان به کجا رسیده که یهود, دختر و ناموس آنها را بر باد دهند؟! مسلماً مسلمانان مرگ را هزار مرتبه بر این فاجعه ترجیح می‌دهند... در روزی که قشون «معاویه» به شهر «انبار» حمله کردند و زینت زنان مسلمان و ذمی را ربودند، امیرالمؤمنین علیه‌السلام بالای منبر رفته می‌فرماید: بخدا قسم اگر کسی در شنیدن این فاجعه بمیرد، من ملامتش نخواهم کرد.
من نمی‌دانم اگر حضرت علی علیه‌السلام امروز می‌بودند و از این قصه با خبر می‌شدند چه می‌گفتند و چه می‌کردند.

نویسنده سجاد

منبع yahood.net

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد