نظم نوین جهانی (New World Order)

زمینه سازی ظهور ، بررسی علائم ظهور، شناخت شیطان و دجال ،مبارزه با صهیونیزم جهانی

نظم نوین جهانی (New World Order)

زمینه سازی ظهور ، بررسی علائم ظهور، شناخت شیطان و دجال ،مبارزه با صهیونیزم جهانی

سینمای استراتژیک در جنگ نرم

در درجه اول ترویج سکولاریسم و بی اعتقادی و کم رنگ کردن دین اسلام در جهان. باید اذعان کرد که آنها در این راه از هیچ کاری دریغ نکرده اند و با نشان دادن فیلم های مستند و سینمایی تا جایی که توانسته اند چهره اسلام و ایران را تخریب کرده اند. فیلم هایی همچون «فتنه» ساخته گیرت والدرز، «پادشاهی»، «مجموعه دروغ ها» و… حال باید برای مقابله با این جریان استراتژی مخصوص آن را به کار گرفت. 

 

 

 

یکی از کارهای موثری که مسئولین و دست اندکاران در حوزه جنگ نرم باید همیشه دقت داشته باشند بحث استفاده از ابزارهای فرهنگی است که در تمام دنیا به خصوص در کشورهای غربی برای تهاجم و هجوم نرم به فرهنگ های دیگر مورد استفاده است.


جنگ نرم، سینمای ایران
یکی از این ابزارها سینما است. سینما در دنیای امروز به اندازه ای مهم شده که می توان از آن به عنوان یکی از ابزارهای انتقال فرهنگ استفاده کرد. اما آیا سینما در کشور ما در چنین جایگاهی قرار دارد؟ آیا سینمای ملی ما یک ابزار برای جنگ نرم است؟ به نظر می رسد که پاسخ این سؤال ها در حال حاضر منفی است.

چرا که سینمایی که از نظر مردم قابل پذیرش نیست و مردم با محصولات سینمایی همزاد پنداری نمی کنند و آن را به فرهنگ و ریشه های فکری خود نزدیک نمی دانند قطعا نمی تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای دفاع نرم استفاده شود. به عنوان مثال در کشوری مانند آمریکا سینما انعکاس سیاست های کشور و متأثر از اندیشه ها و فرهنگ این کشور است. اگر شاهد افزایش تولید فیلم های اکشن و به نوعی قهرمان سازی به شیوه غربی در هالیوود بوده ایم این موضوع قطعا با منافع ملی و سیاسی آنها هماهنگ است.

به واقع باید به این نکته توجه کرد که کشوری که داعیه قدرت در جهان را دارد و همیشه مدعی این موضوع است که هر لحظه آماده نبرد با دشمنان خود است قطعا باید سعی کند در قالب فیلم های سینمایی به مردم و شهروندان خود این قدرت را القا کند. در همین زمینه فیلم های بسیار زیادی در آمریکا تولید شده است که در جدیدترین آنها مرد «آهنی۲» تنها یکی از این نمونه ها بوده است که در آن آمریکا یک قدرت سیاسی تکنولوژیکی تمام عیار نشان داده می شود. به واقع بحث بر این است که آمریکا چگونه با این فیلم ها در درجه اول شهروندان خود را با سیاست های فرهنگی و اجتماعی کشور همراه می کند و در درجه دوم چگونه با این فیلم ها در حوزه تهاجم نرم دیگران را تحت تأثیر قرار می دهد.

اما متأسفانه سینمای امروز ما چنین نیست، چرا که سینمایی که در آن به جای طرح مسائل فکری و ریشه ای و هماهنگ با فرهنگ کشور و منافع ملی، به مکانی برای نمایش فیلم های غالبا بی مایه و پوچ تبدیل شده است که نه تنها کوچکترین تأثیری در فرهنگ سازی و انتقال مفاهیم فرهنگی به خارج از کشور نخواهد داشت، بلکه در داخل هم در بین شهروندان جایگاهی قابل اعتنا ندارد.

باید به این سؤال پاسخ داد که مبارزه نرم در مقابل تهاجم فرهنگی که این روزها از دغدغه های تمام مسئولین فرهنگی کشور است چگونه انجام خواهد شد؟ به خصوص در مورد سینما که ابزار مهمی برای تنویر افکار عمومی به ویژه نسل جوان است این راهبردها چگونه باید عملیاتی شود؟

در همین رابطه باید به این موضوع توجه داشته باشیم که به طور قطع نشان دادن ماشین های مدال بالا و خانه ها و وسایل آن چنانی که این روزها جزء لاینفک اکثر فیلم های سینمایی کشور است نمی تواند کاری در بحث مبارزه فرهنگی انجام دهد. چرا که این مسائل و موضوعات نمی تواند تاثیر مثبتی بر اذهان جوانانی بگذارد که ذهن آنها به صورت شبانه روزی چه از طریق ماهواره ها و چه از طریق سی دی مورد هجوم فیلم های هالیوودی است که در آن ایدئولوژی آمریکایی موج می زند.

تجمل گرایی بی هدف و سینمای پوپولیستی تنها بخشی از عیب های سینمای امروز ایران است که قرار بوده ابزاری برای مبارزه با جنگ نرم باشد.اما نباید به واسطه این عیب ها از همه چیز ناامید شد و سینما را که می تواند بهترین بهره برداری را در راستای فرهنگ سازی از آن کرد به حال خود رها کرد تا در گرداب ابتذال و پوچ گرایی و سطحی نگری قرارگیرد. بلکه باید با تعیین استراتژی های مشخص و برنامه ریزی های طولانی مدت خود را برای یک مبارزه مستقیم سینمایی آماده کرد. برای روشن شدن ابعاد این مبارزه مستقیم باید جنگ و هدف های دشمن را شناخت. با کمی دقت در فعالیت چند ساله هالیوود و سینمای غرب به ویژه در چند سال اخیر به این اهداف و سرتیترهای آن واقف می شویم.

برخی از هدف های مهم آنها به این ترتیب است:

۱) در درجه اول ترویج سکولاریسم و بی اعتقادی و کم رنگ کردن دین اسلام در جهان. باید اذعان کرد که آنها در این راه از هیچ کاری دریغ نکرده اند و با نشان دادن فیلم های مستند و سینمایی تا جایی که توانسته اند چهره اسلام و ایران را تخریب کرده اند. فیلم هایی همچون «فتنه» ساخته گیرت والدرز، «پادشاهی»، «مجموعه دروغ ها» و… حال باید برای مقابله با این جریان استراتژی مخصوص آن را به کار گرفت.

کارشناسان رسانه بر این نظرند که هنگامی که دشمن بی پروا و بدون درنظر گرفتن هیچ معیار اخلاقی برشما می تازد مثل موارد بالا تنها راه مقابله استراتژی حمله متقابل (POLAR FIGHT) است. یعنی اگر دین شما و کشور شما را تخریب کنند شما با نشان دادن جنایت های آنها دست به اقدام متقابل بزنید. به واقع در این مورد، آمریکا و غربی ها جنایات بسیاری را در جای جای دنیا انجام داده اند. حتی اگر نمی توانیم به دیگر قسمتهای دنیا بپردازیم، نمایش بلاها و جنایت های آنها در مورد ایران کافی است تا ذهن هر جوان ایرانی را آگاه کند، تنها لازم است که این جنایات در قالب یک فیلم جذاب به نمایش درآید.

به عنوان مثال فیلم «میم مثل مادر» به کارگردانی مرحوم رسول ملاقلی پور در حین اینکه داستان مهر مادری خاص ایرانی را به تصویر کشید اما جنایت سردشت را آن چنان تاثیرگذار به نمایش درآورد که ذهن بیننده را از بمباران شیمیایی که با حمایت آمریکا و غرب علیه هموطنانش انجام شده بود به خشم آورد و تا حد زیادی توانسته بود چهره آنها را در ذهن بیننده آشکار کند.

اما این کافی نیست. چرا که سوژه هایی از این دست کم نیستند، حمله به هواپیمای مسافربری ایران توسط آمریکا در سال ۶۷، کشتار جوانان بی گناه و به شهادت رساندن آنها در جنگ تحمیلی به وسیله سلاح های آمریکایی و سرنوشت رزمندگان پس از جنگ و یا حتی اعتیاد و قاچاق مواد مخدر به داخل کشور توسط کشورهای غربی، اینها همه از سوژه هایی است که می تواند چهره واقعی غرب را در ذهن جوان ایرانی به تصویر بکشد و در مقابل تخریب آنها بسیار راهگشاست.

۲) تخریب غرایز جوانان به وسیله فیلم های پورنو و صحنه های فوق العاده مستهجن و همچنین فیلم های خشونت آمیز جنسی که سبک جدید هرزه گرایی در سینمای غرب است. مقابله با این هدف استراتژی بسیار قدرتمندی را می طلبد تا بتوان در برابر این هجوم بی وقفه از فرهنگ و اجتماع به وسیله ابزاری مانند سینما دفاع کرد. به نظر می رسد بهترین راه مبارزه در این مسئله استفاده از استراتژی «رسانه و هماهنگی اجتماعی» (SOCIETY ACCORD MEDIA) باشد. این استراتژی تشریح کننده مسائل اجتماعی با رسانه است و به این نظر معتقد است که می توان راه حل های اجتماعی را از طریق رسانه واشکافی و بررسی کرد. برای درک بهتر این موضوع می توان در همین مسئله به این نکته اشاره داشت که راه حل مبارزه با فساد و تحریک غرایز به خصوص با امواج غربی تشکیل خانواده و ازدواجی است که در آن جامعه سالم نهادینه می شود. در همین راستا رسانه دو موضوع را باید پی گیری کنند:

الف) تشریح ضررها و آسیب های اجتماعی فردی و شخصی طغیان غرایز و آزادی روابط در جامعه

ب) تشویق جوانان به ازدواج و تقویت بنیان خانواده در جامعه اسلامی. برای مورد اول باید به این نکته اشاره کنیم که بحث های آزاد اجتماعی در تلویزیون و استفاده از نظر کارشناسان می تواند اذهان را به مضرات و مشکلات این مسئله آگاه کند. اما در مورد دوم رسانه نقش مهمتری دارد، چرا که نمایش خانواده و ازدواج در رسانه هایی مانند سینما نقش مهمی در گرایش یا عدم گرایش جوانان به سمت این راه حل اجتماعی و آسمانی دارد.

اما باید دقت کرد که نشان دادن تجملات فوق العاده زیاد و وسایل آنچنانی و زندگی هایی که دوطرف در آن از وضعیت بالایی برخوردار هستند در فیلم های سینمایی که بسیار باب شده است نه تنها تصویر درستی از جامعه نیست بلکه باعث گریز جوانان از مسائلی همچون ازدواج و تشکیل خانواده می شود. به این ترتیب سینما که می تواند به عنوان ابزاری برای تشویق جوانان باشد با فرهنگ سازی معکوس به معضلات جامعه می افزاید.

۳) سومین هدف رسانه های غربی تبلیغ تجملات و به نوعی همان دنیای سرمایه داری و ایجاد بازار کاذب است. متاسفانه در این زمینه سینمای ما آنقدر در فیلم های مختلف به آن دامن زده است که نیاز به توضیح زیادی نیست.

باید دقت کنیم که اگر سینمای ما هم قرار باشد به بهانه مدگرایی به سمت سینمای سرمایه داری گام بردارد و موضوعات فیلم ها بیش از آنکه بومی باشد و زندگی یک فرد مسلمان ایرانی را به نمایش بگذارد غربی باشد، نمی توان از نسل جوان جامعه انتظار تاثیرپذیری منفی نداشت. همچنین فیلم های مبتذلی که از سال ها قبل تولید شده اند و موج آنها در حال غرق کردن سینمای ایران است باعث شده که جامعه نسبت به سینمای داخلی بی اعتماد و بی میل شده و به سمت سینمای خارجی و محصولات بیگانه گام بردارد. این یعنی فراهم شدن بهترین موقعیت برای دشمن در جنگ نرم، چرا که این بار آنها بدون هیچ زحمتی و تنها به دلیل کم کاری ما مشتری جذب می کنند.

۴) تبلیغ خرافات و افزایش سکولاریسم پنهان در لوای مسائلی مانند جادو برای دین زدایی در جامعه. برای مبارزه با این مسئله حتما باید به بحث ارائه تعریف صحیح از اسلام و دین اجتماعی در پرده نقره ای توجه کرد تا بتوان با جذب جامعه به سمت مسائل توحیدی جامعه را از نظر اعتقادی واکسینه کرد و جوانان را به این باور رساند که دین آسمانی اسلام هدفی جز ایجاد یک جامعه سالم و شرایط آن در جامعه ندارد.

به هر صورت گمان می شود که با ادامه این روند و ساختن این همه فیلمهای سطحی و بی محتوا نمی توان در حوزه جنگ نرمی حرفی برای گفتن داشت، چرا که خانواده های ایرانی نه ابتذال می خواهند و نه آثار بی محتوا و پوچی که در سینمای ما دیده می شود. همین مسائل باعث شده که آنان سال هاست از سینما استقبالی نداشته اند. به هر ترتیب باید به این وضعیت رسیدگی شود و برطبق استراتژی های روز دنیا در عرصه رسانه و به خصوص سینما برای فعالیت در حوزه دفاع در مقابل تهاجم فرهنگی چاره و برنامه ریزی شود تا بتوان در این زمینه حرفی برای گفتن داشت.
سایت عملیات روانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد