آنچه در این سلسله مقالات خواهید خواند بررسی جریان حق و باطل از ابتدای خلقت تا صدر اسلام است. این مقالات برگرفته از کتاب " تبار انحراف" است که در مواردی توسط اساتید مجرب جنبش مصاف مطالبی نیز به آن افزوده گشته است لذا از خوانند گان عزیز تقاضا می شود تمامی قسمت ها را با دقت مطالعه فرمایند.
بسم الله الرحمن الرحیم
حق و باطل
قسمت چهارده :مسیحیت پولسی
عملیات یهود برای تخریب دین مسیح:
پس از فقدان عیسی(ع) سازمان یهود، نفس راحتی کشید، اما مبارزه با ایشان و دین مسیح همچنان ادامه یافت. به گفتة اناجیل، حضرت عیسی(ع) پترس 1 را به جانشینی خود در امور مختلف برگزیده است و امت خود را به پیروی از او فرا خوانده است.2 از عبارات انجیل چنین برمیآید که: مأموریت پترس عام بوده و شامل غیر یهودیان نیز شده است.3 پترس پس از صعود عیسی(ع) به آسمان، در میان پیروان او نقش محوری داشته است. این امر به خوبی از عبارت باب اول کتاب اعمال رسولان برمیآید. حتی پترس در مواردی نیز به سراغ غیریهودیان رفته و بین آنها فعالیت کرده است.4 تا حدود سال 40 میلادی، یعنی حدود ده سال پس از حیات زمینی عیسی(ع)، اوضاع به همین روش بوده است تا اینکه در این زمان، شخصی به نام شائول، به مسیحیت میگرود و به پولس، تغییر نام میدهد.5 پولس، از فریسیان و بزرگان یهود بود و دشمن سرسخت مسیح. او بر مسیحیان سخت میگرفت و آنان را شکنجه و آزار میرسانید.6 او برای دستگیری نو کیشان مسیحی که گریخته بودند، از رئیس کاهنان نامه گرفته بود و به سوی دمشق میرفت. به گفتة کتاب اعمال رسولان، باب نهم، در نزدیکی دمشق، نوری اطراف او درخشید و صدایی شنید که به او گفت: شائول، شائول، برای چه بر من جفا میکنی؟ او پرسید: تو کیستی؟ و پاسخ شنید: من آن عیسی هستم که تو بر او جفا میکنی. سپس حضرت به او دستور میدهد که به شهر برود تا دستور بعدی به او برسد.
هنگامی که پولس وارد دمشق شد، مؤمنان مسیحی به وحشت افتادند و معابد مسیحی هشدار دادند که شائولِ فریسی آمده و آتشی به راه خواهد انداخت. وی وارد معبدی شد و گفت: نترسید، من با شما همفکر هستم. تا کنون خطا میکردم و اکنون دریافتهام که حق با شماست و عیسی مرا به پیروی از مسیر حق فراخوانده است. این ماجرا را لوقا، که بعداً به دست پولس ( یا سولس) ایمان آورده و شاگرد خصوصی او بوده است، در کتاب اعمال رسولان نقل کرده است. هشت باب نخستین این کتاب دربارة پترس (جانشین راستین عیسی) و تلاشهای اوست، اما از باب نهم به بعد، پترس فراموش میشود و پولس جای او را میگیرد! پولس به مسافرتهای تبلیغی بین امتها میپردازد و باعث میشود عدة فراوانی در شهرهای مختلف به مسیحیت بگروند. حتی برنابا که از حواریان خوب عیسی(ع) بود، نخست جذب عقاید دروغین پولس شد. پولس تمام تفسیر تورات را میدانست و آن را حفظ بود. به تدریج برنابا دریافت که تعالیم پولس دارای نقطههای انحرافی است. به او اعتراض کرد؛ اما پولس پاسخ داد: تفسیر من و تو از انجیل متفاوت است.
به تدریج بین پولس و حواریان دیگر، از جمله پترس، اختلافاتی روی میدهد که شامل ابعاد عقیدتی، عملی و رهبری جامعه مسیحیت نیز میشود. پولس برگزیدگی پترس از سوی عیسی(ع) را میپذیرد، اما مدعی میشود مأموریت پترس تنها در میان یهودیان بوده و بعداً حضرت عیسی، همان مأموریت را در امتها به او سپرده است.7
ولی مسئله بدینجا نمیانجامد، بلکه پولس رو در روی پترس میایستد و با او مخالفت میکند و حتی او را به نفاق متهم میدارد. «و سایر یهودیان هم با وی نفاق کردند، به حدی که برنابا نیز در نفاق ایشان گرفتار شد.»8
از این به بعد دو پرچم در جامعة مسیحی آن زمان برافراشته شد. و در نتیجه مردم نیز به دو گروه تقسیم شدند. دستهای بنا به سفارش مسیح(ع) از پترس و حواریان پیروی کردند و دستة دیگر، که بیشتر غیریهودیان بودند، پولس را به رهبری برگزیدند.
پولس الاهیاتی جدید پدید آورد که با سخنان عیسی(ع) هرگز انطباق نداشت. به اعتقاد او، عیسی(ع) جنبة الوهی و فوق بشری داشت و او خدا بود که جسم گرفت تا به صلیب رود و قربانی گناه انسان شود.9 به تدریج علمای بزرگ آن زمان، که به مسیح اعتقاد داشتند، حقیقت را دریافتند، ولی دیگر دیر شده بود. پولس تمام انجیلها را باطل اعلام کرد و تنها سخن خویش را حجت دانست.
شاکلة دین عیسی، فریسیستیزی بود و آشکارا به آن حمله کرده بود.10 اما پولس با نامهها و کتابهای خویش، لبة تیز فریسیستیزی عیسی را کند کرد و مسیحیت را دین آشتی با یهود ساخت.11 بدین ترتیب یهود، با نفوذ دادن پولس در مسیحیت، آن را از درون تهی ساخت که تا امروز تمام جهان مسیحیت در خدمت یهود به کار گرفته شد.
در روایات اسلامی چند بار نام پولس آمده است و او، عامل کلیدی ایجاد انحراف و گمراهی در میان مسیحیان معرفی شده است. امام موسیبن جعفر(ع) در روایتی طولانی، سرزمینی را در جهنم معرفی میکنند که ویژه بدعتگزاران و گمراهان بزرگ است. در این سرزمین پنج تن از امتهای پیشین، از جمله پولس قرار دارند. در حدیثی دیگر، فرمودهاند: رسولان خداوند در عصر خویش و پس از خود به شیطانهایی مبتلا بودند که آنان را میآزردند و مردم را پس از آنان گمراه میکردند. پولس و مرسیا (مرسیون)12 در امت عیسی این چنیناند.13
مسیحیت یهودی
یهودیان با کمال ظرافت، افکار و عقاید مسیحیان را تغییر دادند. امروزه نیز ترویج دادهاند که برای ظهور عیسی(ع)، باید قدس تحت حاکمیت یهود قرار گیرد؛ یعنی یهودیه تشکیل شود.14 قدس باید دست دشمنان عیسی(ع) بیفتد تا عیسی(ع) در آنجا ظهور کند! این یک تناقض آشکار است. پولس با کمال ظرافت، انجیل را تغییر محتوا داد. یهود با نفوذ دادن پولس، جهان مسیحیت را با کمال زیرکی، در اختیار خود گرفت. همهجا حاکمیت به حسب ظاهر دست مسیحیان است و در باطن دست یهودیان. کاندیداهای ریاست جمهوری در بسیاری از کشورهای غربی باید دربارة یهودیان حرفهای جانبدارانه بزنند، تا رأی بیاورند! چنان بر افکار جهان مسیحیت، تفکر یهودی حاکم است که اگر کاندیدای آنان از یهودیان تعریف و تمجید کند، مسیحیان به او رأی میدهند. این وضعیت در زمان روم نیز بود، ولی تدبیر آنان بر حرکت مخفیانه بود.
بشارت پیامبر موعود
انجیل در زبان یونانی به معنای بشارت است.15 رسالت عیسی(ع) را میتوان در بشارت به پیامبر موعود خلاصه کرد. او رسالت خویش را با این جمله آغاز میکند: توبه کنید، زیرا ملکوت آسمان نزدیک است.16 بنیاسرائیل که بنا به پیشگوییهای پیامبران پیشین، در انتظار پیامبر موعود بودند، با دیدن معجزات عیسی(ع)، گمان میکردند که او همان پیامبر موعود است، اما عیسی(ع) به گفتار و کردار انکارشان میکرد:
مردم وقتی این معجزه عیسی را دیدند، گفتند: «در حقیقت این همان پیامبر موعود است که میبایست به جهان بیاید». پس چون عیسی متوجه شد که آنها میخواهند او را به زور برده، پادشاه سازند، از آنها جدا شد و تنها به کوهستان رفت.17
با نگاهی به متن عهد جدید، به ویژه انجیل یوحنا، نکاتی از این دست را درخواهیم یافت. بنیاسرائیل پیش از عیسی(ع) در انتظار دو موعود بودند: مسیح و پیامبر موعود:
بسیاری میگفتند: «این مرد همان پیامبر موعود است». دیگران گفتند: «او مسیح است» ... به این ترتیب درباره او در میان جمعیت دو دستگی به وجود آمد.18
بنابراین با ظهور عیسی(ع) موعود نخستین تحقق میپذیرد و اکنون عیسی(ع) برای آنان بشارت ظهور واپسین پیامبر الاهی را آورده است. اساساً انتظار جوهره و مایه تمامی ادیان آسمانی است و رسولان پیشین نیز همین جوهره را به پیروان خویش عطا کردهاند. اندکی پیش از قیام عیسی(ع) جهان در انتظار ظهور مسیح بود. عطر ظهور همه جا را فرا گرفته بود. یحیی(ع) که در همان عصر میزیست، در پاسخ مردمی که از او میپرسیدند: آیا تو همان مسیح هستی؟ میفرمود:
کسی در میان شما ایستاده است که شما او را نمیشناسید. او بعد از من میآید، ولی من حتی شایسته آن نیستم که بند کفشهایش را باز کنم.19
عیسی(ع) که رسالت بزرگ او، بشارت به خاتم پیامبران است، همواره اطرافیان خویش را به ظهور او نوید میدهد. به روایت یوحنا، واپسین سخنان مسیح، در عشای ربانی، تأکید چند باره بر نزدیکی ظهور و عظمت پیامبر موعود است. و این عبارت آشنا که در عهد عتیق نیز تکرار شده است، بخش ناچیزی از بشارت عیسی است که در اناجیل کنونی به جای مانده است:
چیزهای بسیاری هست که باید به شما بگویم، ولی شما فعلاً طاقت شنیدن آنها را ندارید . در هر حال، وقتی او که روح راستی است، بیاید، شما را به تمام حقیقت رهبری خواهد کرد؛ زیرا او از خود سخنی نخواهد گفت؛ بلکه فقط درباره آنچه بشنود سخن میگوید.20
چنانکه این صفت را در قرآن برای پیامبر مشاهده میکنیم که خداوند میفرماید:
مَا یَنْطِقُ عَنْ الْهَوَی. إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَی؛21
و سخن از روی هوا نمیگوید. نیست این سخن جز آنچه بدو وحی میشود.
براستی مسیح (ع) در مورد چه کسی سخن می گوید که قرار است پس از او بیاید و همگان را به راستی فرا بخواند؟ اگر انجیل به معنای بشارت است ، بشارت به چه و یا که می دهد؟
براستی مسیحیان چگونه این ایات را پاسخ می دهند ؟
مستر هاکس نویسنده " قاموس کتاب مقدس " در باره لفظ پسر انسان در صفحه 219 می گوید :
"این لفظ درعهد جدید هشتاد دفعه مذکور است و در سیموضع از آنها قصد از خداوند عیسی مسیحاست که خود در حق خود فرموده است" براستی پنجاه مورد دیگر در وصف که آمده است؟
خود زنی و مظلوم نمایی یهود
باید تمام نبردهای بین مسیحیت و یهودیت را تحلیل و نقد کنیم تا مشخص شود ایجاد این جنگها در اختیار خود یهود بوده یا نبوده است. اینان هیچ راهی نداشتند جز اینکه جهان مسیحیت به آنان حمله کند و یهودیان فرار کنند و جای دیگر بروند. برخلاف آنچه گفته شده، همیشه در جنگها با اینکه اینها قرار بوده کشته شوند، طرف مقابل کشته شده است.22 در قرآن به کشته شدن یهودیان اشارهای نشده است اما کشته شدن مسیحیان به دست یهودیان را در جریان اصحاب اخدود نقل میکند.
قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ. النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ. إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ. وَهُمْ عَلَی مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ. وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ؛23
اصحاب اخدود به هلاکت رسیدند، آتشی افروخته از هیزمها، آنگاه که در کنار آن آتش نشسته بودند. و بر آنچه بر سر مؤمنان میآوردند، شاهد بودند. و هیچ عیبی در آنها نیافتند جز آنکه به خدای پیروزمند در خور ستایش ایمان آورده بودند.
ذو نواس یهودی دست به کشتار اصحاب اخدود زد. او در نجران منطقة یمن حاکم شد و مسیحیان را به دین یهود فراخواند. آنان نپذیرفتند و او نیز همه را کشت.24 پرسشی که شک برانگیز است این است که یهودیان در نبردهایی که بر آنان تحمیل شده، با توجه به اینکه نسلشان محدود است و ورودی در نسل راه نمیدهند، چگونه باقی ماندند؟ از این روی بایستی در تمام این جنگها و ریشهها و پیآمدهای آن با دیده تردید نگریست.
کاری از گروه تحقیقات جنبش مصاف
پینوشتها :
1. . نام اصلی پترس، شمعون است. او این لقب را از مسیح(ع) هدیه گرفت. در منابع اسلامی نیز نام وصی عیسی، شمعون آمده است. ر.ک: من لایحضره الفقیه، ج4، ص174؛ الاحتجاج، ج1، ص263؛ ارشاد القلوب، ج2، ص311؛ تفسیر قمی، ج1، ص103.
2. ر.ک: عهد جدید، انجیل یوحنا، باب21، شماره 15 ـ 17؛ مطابق منابع اسلامی و روایات، وصی و جانشینی عیسی(ع)، شمعون (پترس) است.
3. عهد جدید، انجیل متی، باب28، شماره 19 و 20.
4. عهد جدید، اعمال رسولان، باب10.
5. ر.ک: عهد جدید، اعمال رسولان، باب7، شماره58.
6. عهد جدید، اعمال رسولان، بابهای 7و8؛ شکنجه و شهادت استیفان، نخستین شهید مسیحیت نیز از جنایات پولس است.
7. عهد جدید، رسالة پولس به غلاطیان، باب2، شماره 7و8.
8. رسالة پولس به غلاطیان، باب 2، شماره 11و13.
9. رسالة پولس به غلاطیان، باب3، آیه 13 ؛ و نیز ر.ک: جُوآن اُ. گریدی، مسیحیت و بدعتها، ترجمه عبدالرحیم سلیمانی اردستانی.
10. برای نمونه ر.ک: عهد جدید، انجیل متی، باب 23؛ انجیل لوقا، باب 11.
11. این مطلب را میتوان از مجموع نامههای پولس دریافت. برای نمونه ر.ک: عهد جدید، رسالة پولس به رومیان. با نگاهی به این رساله به آسانی میتوان دریافت که ادبیات عیسی(ع) در گفتوگو با یهودیان و فریسیان، با ادبیات پولس بسیار متفاوت است.
12. ظاهراً مرسیون همان مارسیون ( ـ 160م) است که مسیحیان او را نخستین بدعتگزار مسیحی میدانند. اما میتوان او را احیاگر اندیشههای پولس در قرن دوم و عامل اصلی شکلگیری مسیحیت فعلی دانست (ر.ک: جلالالدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص455.
13. ر.ک: بحارالأنوار، ج8، ص310؛ تأویلالأیات، ص840؛ ثوابالأعمال، ص215؛ جامعالأخبار، ص143.
14. نام قدس در منابع مسیحی و عهد جدید، یهودیه است.
15. قاموس کتاب مقدس، ص 111.
16. عهد جدید، انجیل متی، باب 4، شماره 17؛ انجیل مرقس، باب 1، شماره 15.
17. عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 6، شماره 14 و 15.
18. عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 7، شماره
19. عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 1،
20. عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 16، شماره 28.
21. نجم، آیات3 و 4.
22. در این زمینه ر.ک: نجاحالطایی، مظلوم نمایی یهود در طول تاریخ، (بیروت: دارالهدی لاحیاءالتراث، چاپ اول، 1382).
23. بروج، آیات 4 ـ 8.
24. تفسیر قمی، ج2، ص413.