از دوران کودکی در برنامه های سیما می دیدیم که؛ وقتی فردی مردد است که کاری را انجام دهد، چه خوب چه بد، دو موجود سفید و قرمز بر دوش شخص ظاهر می شدند، که یکی او را دعوت به خیر و دیگری او را دعوت به شر می کنند.
ادامه مطلب ...
بیان کرامات بزرگان بدون تبیین عرفان ناب اسلام، باعث بروز و ظهور عرفانهای کاذب میشود؛ عرفانهای نوظورکم نیستند، افرادی که بدون تحقیق و توجه به عاقبت کار وارد این حلقهها میشوند و نمیتوان اسم اینها را عرفان گذاشت؛ چراکه عرفان باید از نقطه عطف ائمه(علیهم السلام) نشات گرفته باشد.
ادامه مطلب ...
چندی پیش به مقاله ای برخورد کردم که با توجه به ذهنیات خودم از نقش کوروش در تخت جمشید برای خودم بسیار جالب بود و علامت سوال های زیادی رو تو ذهنم به وجود آورد ، میتونید مقاله رو در ادامه بخونید.
پایه های تئوری ذوالقرنین بودن کوروش که بر اساس مقالات وزیر فرهنگ هندوستان یعنی ابوالکلام آزاد و پس از آن در تفسیر المیزان انتشار یافت ، با بررسی دقیق مجسمه منسوب به کوروش و خواب های دانیال و ... در حال فروریختن و ویرانی است .
«حمید محمد قاسمی» نویسنده «اسرأییلیات و تاثیر آن بر داستانهای انبیاء در تفاسیر قرآن » مینویسد که :
روایات گوناگون و متفاوتی در تفاسیر نقل شده که مرحوم علامه طباطبائی در تفسیرالمیزان تنها به 39 وجه مختلف از اقوامی که در این باره وارد شده اشاره کرده است.
اولین بار «ابوالکلام آزاد» وزیر فرهنگ هندوستان در زمان رضاخان پهلوی در چند مقاله در شمارههای یکم تا سوم مجله «ثقافه الهند» (فرهنگ هند) با استناد به نقش به اصطلاح کوروش در پاسارگاد، این تئوری را رواج داد که کوروش همان ذوالقرنین قرآنی است .
آنتوان لاوی در کتاب خود ۹ گناه شیطانی و ۹ قانون شیطان مطرح کرده است که با آنالیز این موارد به نکات جالبی خواهید رسید.در اولین گام به معرفی این گناهان و قوانین می پردازیم
اگر دورة آخرالزّمان را دورة سلطة فرهنگ شیطانی بنامیم، سخن به گزاف نگفتهایم؛ دورهای که شاخص عمومی جهتگیریها و حرکتها به سمت اهداف، منویّات و برنامههای شیطانی است. چند قرنی است، شعار «خدا مُرد» نیچه سرلوحة برنامه ریزیها و استراتژیها شده است؛ امّا در این میان برخی از خلقیّات و رفتارهاست که بیش از دیگر رفتارها و منشها مورد اقبال و توجّه قرار گرفته است
بهاییان نیز مانند اربابان صهیونیست خود همواره در خواب و رویای سرزمین موعود به سربرده اند و همچنان که صهیونیست ها، فلسطین را وعده گاه خویش دانسته اند، بهاییان هم از سرزمین ایران به عنوان ارض موعودشان نام برده اند و در آرزوی تصرف این سرزمین و نابودی اسلام و شیعه در آن ، تاریخ های بسیار پیش بینی و نوشتند که به فضل الهی هیچکدام محقق نشد.
قسمت بیست و دوم مجموعه مستند “راز آرماگدون ۴: پروژه اشباح” که در جریان دوبار پخش این مجموعه از شبکه خبر سیما (از اواسط آذرماه تا اواخر اسفند ماه ۱۳۸۹) به دلیل رعایت پاره ای از مصالح سیاسی ، به نمایش درنیامده بود ، برای نخستین بار روی آنتن این شبکه جهانی تلویزیونی رفت. . .که در آن اسناد و مدارکی را درباره ریشه های خاندان آل سعود فاش کرد . . .
مطلب بسیار مهم و نایاب که توسط سایت ظهور۱۲ گرد آوری شده است . . . در این مطلب پروتکل های فراماسونری جهانی را مورد بررسی قرار گرفته شده است . . .
به گزارش خبرآنلاین به نقل از فارین پالیسی نوشت: عربستان سعودی در چند ماه اخیر خیزش های عمومی و ناآرامی ها در جهان عرب سکوت نسبی و آرامش را تجربه کرد. البته تعدادی راهپیمایی و تظاهرات هم رخ داد که مرکز ثقل آنها استان های شرقی بود. جمعیت این راهپیمایی ها هیچ گاه بیش از چند هزار تا نبود. یازدهمین روز از ماه مارس را معترضان عربستانی روز انقلاب اعلام کرده بودند اما هیچ اتفاق خاصی رخ نداد. بسیاری از تحلیل گران از این سکوت در عربستان سعودی تعجب کرده اند و اعتقاد دارند که بسیاری از عواملی که برای وقوع یک انقلاب لازم است در عربستان یکجا وجود دارد . فساد، سرکوب و خفقان و مشکلات اقتصادی که جوانان را تحت تاثیر قرار داده است می تواند عوامل مناسبی برای انقلاب باشد . بر اساس آمار 25 درصد از جوانان زیر 30 سال عربستان سعودی بیکار هستند.
کم نیستند کارشناسانی که اعتقاد دارند هیچ حادثه ای در عربستان سعودی رخ نخواهد داد و دلیل آن را هم در دو منبعی می دانند که خاندان سعود در اختیار دارند. نخستین مورد سرمایه ای ظاهری و سمبلیک است به نام مذهب که اتحادی چشمگیر میان وهابی ها و دولتمردان ایجاد کرده است.دومین سرمایه هم نفت است. البته هر دو این سرمایه ها محدودیت خاص خود را دارند. اصلی ترین دلیل برای عدم به ثمر نشستن این تظاهرات این است که خاندان سعود با شبکه اسلامی سهوا ارتباط بسیار نزدیکی دارند. این گروه در منهدم کردن هرگونه تلاش برای تغییر در عربستان به دولت آل سعود کمک می کنند. نه اسلام و نه ثروت نفت هیچ کدام نمی تواند چتری باشد بر فراز عربستان سعودی که خاندان حاکم را از انتقادها مصون نگاه دارد.
مذهب و اسلام گرایی مقوله ای است که حتی مخالفان هم می توانند برای بیان انتقادهای خود به آن توسل جویند. اسلام گراها به خوبی می توانند آن را اسبابی برای اعمال فشار بر خاندان سعود کنند. تشکیلات وهابیون در عربستان در حال حاضر از استخوان چندان قوی برخوردار نیستند. مفتی اعظم این تشکیلات در حال حاضر عبدالعزیز الشیخ است که به اندازه فرد قبلی محبوبیت ندارد. ثروت نفت اما می تواند به خودی خود نقش نوعی خنثی سازی را بازی کند چرا که پخش آن در اختیار شبکه ای مشخص است .
هجدهمین روز از ماه مارس میلادی را به یاد می آورید که ملک عبدالله بسته تشویقی 100 میلیارد دلاری را برای حل بحران به خدمت گرفت. این حرکت نه تنها از سوی مردم مورد استقبال قرار نگرفت بلکه بسیاری آن را توهین به شان سعودی خواندند. عربستان سعودی بسیار بیش از دیگر کشورها تحرک سیاسی را تجربه کرده است. آنچه از جریان دموکراسی که امروز می بینیم نتیجه جریانی است که از ده سال پیش آغاز شده بود.
برخی نخبگان سیاسی از شیعه و سنی تبدیل به هسته ای از مخالفان شده اند. مردانی که از سال 2003 تاکنون دور هم جمع شده اند تا نیازهای عجیب و غریب خود را مطرح کنند. نیازهایی نظیر تعریف قانون اساسی که در جامعه ای پادشاهی مانند عربستان سعودی علامت تعجب است. این گروه در سال 2009 میلادی اقدام به تاسیس نخستین نهاد حقوق بشر در عربستان سعودی کرد. حزب الامه هم در فوریه همان سال تبدیل به نخستین حزب رسمی در عربستان شد . البته که اعضای این گروه سرکوب شدند و طعم دستگیری را چشیدند اما هنوز هم بر ادامه فعالیت اصرار دارند .
علاوه بر نخبگان مجرب و کهنه کار، نسل جدیدی از جوانان هم اندک اندک در عربستان نقش تاثیر گذاری خود را می یابند. شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک و تویتر به ارتباط گیری این جوانان بیشترین کمک را کرده اند. به صفحات این جوانان در فیس بوک که مراجعه می کنید جوانان مصری و یمنی را می بینید که با جوانان عربستانی دوست هستند و تجربه انقلاب را با آنها به اشتراک می گذارند. تنها حزب حاکم در عربستان سعودی به دنبال عضو گیری جدید است که تاکنون موفق به انجام آن نشده است.
سابقه این جوانان به سابقه جوانانی که در ماه آوریل در مصر قیام کردند بسیار شبیه است. شاید این جوانان هم بتوانند مانند جوانان ششم آوریل دست به کاری انقلابی بزنند. اما اگر این جوانان به جنبش ششم آوریل شبیه باشند، بنابراین باید در عربستان هم گروهی مانند اخوان المسلمین مصر وجود داشته باشند. گروه السهوا یا اسلامیه همان گروه اسلام گرایی هستند که ایدئولوژی آنها مخلوطی از وهابی گرایی در دین است اما در سیاست خط مشی های اخوان المسلمین را دنبال می کنند .
درست مانند اخوان المسلمین در مصر گروه السهوا در عربستان سعودی هم بزرگترین حزب سیاسی غیردولتی در ریاض به حساب میآید. این گروه صدها طرفدار هم دارد. ظرفیت این گروه برای رشد بیشتر قابل توجه است. در این فضا هیچ گونه جنبش مردمی نمی تواند بدون حمایت السهوا شکل بگیرد. سهوی ها هم درست مانند اخوان المسلمین مصر هستند: شاید آغازگر انقلاب نباشند اما این انقلاب در صورت آغاز بدون حضور آنها میسر نخواهد بود.
این جا همان نقطه ای است که عربستان با دیگر کشورها متفاوت است. اخوان المسلمین زمانی که انقلاب مصر پیروز شد در حد و اندازه خود گروهی انقلابی و اپوزیسیون بود. سهوا اما گروهی متفاوت است. شاید اعضای این حزب منتقد دولت باشند اما خود را وفادار به آن می دانند. با این همه شاید بتوان پیش بینی کرد که سهوا هم رابطه خود با رژیم را قربانی کند.
اسلام گراها در عربستان سعودی پتانسیل قابل توجهی برای رشد و نمو دارند اما این پیشرفت در آینده ای چندان نزدیک رخ نخواهد داد. در شرایطی که اسلام گراها حضور نداشته باشند، احتمال اینکه عربستان سعودی صحنه تغییرات سیاسی باشد و بهار عربی را تجربه کند بسیار ضعیف خواهد بود.