نظم نوین جهانی (New World Order)

زمینه سازی ظهور ، بررسی علائم ظهور، شناخت شیطان و دجال ،مبارزه با صهیونیزم جهانی

نظم نوین جهانی (New World Order)

زمینه سازی ظهور ، بررسی علائم ظهور، شناخت شیطان و دجال ،مبارزه با صهیونیزم جهانی

مجسمه ای که مال کوروش نیست !!!

چندی پیش به مقاله ای برخورد کردم که با توجه به ذهنیات خودم از نقش کوروش در تخت جمشید برای خودم بسیار جالب بود و علامت سوال های زیادی رو تو ذهنم به وجود آورد ، میتونید مقاله رو در ادامه بخونید.

پایه های تئوری ذوالقرنین بودن کوروش که بر اساس مقالات وزیر فرهنگ هندوستان یعنی ابوالکلام آزاد و پس از آن در تفسیر المیزان انتشار یافت ، با بررسی دقیق مجسمه منسوب به کوروش و خواب های دانیال و ... در حال فروریختن و ویرانی است .

«حمید محمد قاسمی» نویسنده «اسرأییلیات و تاثیر آن بر داستانهای انبیاء در تفاسیر قرآن » مینویسد که :

روایات گوناگون و متفاوتی در تفاسیر نقل شده که مرحوم علامه طباطبائی در تفسیرالمیزان تنها به 39 وجه مختلف از اقوامی که در این باره وارد شده اشاره کرده است.

اولین بار «ابوالکلام آزاد» وزیر فرهنگ هندوستان در زمان رضاخان پهلوی در چند مقاله در شمارههای یکم تا سوم مجله «ثقافه الهند» (فرهنگ هند) با استناد به نقش به اصطلاح کوروش در پاسارگاد، این تئوری را رواج داد که کوروش همان ذوالقرنین قرآنی است .

مجسمه کوروش که مربوط به کوروش نیست و یک بت ترکیبی خاورمیانه ایست تصویر یک بت آشوری که مشابه مجسمه کوروش بالدار است.تصویر بت مصری با تاجی مشابه تاج کوروش  

 

زیر سوال رفتن تئوری ذوالقرنین بودن کوروش !

پایه های تئوری ذوالقرنین بودن کوروش که بر اساس مقالات وزیر فرهنگ هندوستان یعنی ابوالکلام آزاد و پس از آن در تفسیر المیزان انتشار یافت ، با بررسی دقیق مجسمه منسوب به کوروش و خواب های دانیال و ... در حال فروریختن و ویرانی است .

«حمید محمد قاسمی» نویسنده «اسرأییلیات و تاثیر آن بر داستانهای انبیاء در تفاسیر قرآن » مینویسد که :

روایات گوناگون و متفاوتی در تفاسیر نقل شده که مرحوم علامه طباطبائی در تفسیرالمیزان تنها به 39 وجه مختلف از اقوامی که در این باره وارد شده اشاره کرده است

اولین بار «ابوالکلام آزاد» وزیر فرهنگ هندوستان در زمان رضاخان پهلوی در چند مقاله در شمارههای یکم تا سوم مجله «ثقافه الهند» (فرهنگ هند) با استناد به نقش به اصطلاح کوروش در پاسارگاد، این تئوری را رواج داد که کوروش همان ذوالقرنین قرآنی است .

«دکتر حسین صفوی» نویسنده کتاب «اسکندر و ادبیات ایران و شخصیت مذهبی (اسکندر) مینویسد:

به عقیده مرحوم آزاد :
1-ذوالقرنین کوروش کبیر هخامنشی است و این لقب و عنوان اشاره به خواب دانیال نبی است.
خلاصه خواب دانیال در سفر کتاب منسوب به وی، فصل هشتم چنین است :
دانیال شبی در رویا دید در کنار نهر اولای قوچی دارای دو شاخ به طرف شرق و غرب و شمال و جنوب شاخ میزد و کسی را یارای مقاومت با او نبود. ناگهان از طرف مغرب بز نری پیدا شد که یک شاخ بلند درمیان چشمهایش بود و با آن قوچ درافتاد و او را نابود کرد... جبرئیل خواب دانیال را چنین تعبیر کرد که آن قوچ دوشاخ عبارت است از ملوک ماد و فارس و نیز بز نر مودار پادشاه یونان است....


2-مجسمهای که در استخر [(پاسارگاد)] کشف شده دارای دو شاخ و دو پراست مجسمه کوروش است و دو شاخ اشاره به تصویر معنی ذیالقرنین است و بالهای وی مطابق خواب اشعیا در کتاب اشعیا، فصل 46، آیه 11) میباشد که کوروش را عقاب شرق نامیده است و به همین جهت مجسمه کوروش که در زمان اردشیر هخامنشی ساخته شده مرغ نامیده شده و رودی نیز که زیرپای آن روان است مرغاب نام دارد...»اسکندر و ادبیات ایران و شخصیت مذهبی اسکندر، دکتر سید حسین صفوی، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1364 صص 288-287

3- دلیل سوم که در رابطه با همین مجسمه و اعمال صاحب مجسمه در باب احداث سد یاجوج و ماجوج است چون در ارتباط با دو دلیل بالاست و در صورت اثبات اینکه این مجسمه مربوط به کوروش نباشد خود به خود فاقد ارزش میشوند لذا از ذکر آن که مشهور عام و خاص است خودداری کرده و به رد دو دلیل اول که ستون فقرات دلایل جناب ابوالکلام آزاد در انتساب لقب ذوالقرنین به کوروش است میپردازم.

مجسمه ای که مربوط به کوروش نیست :

دکتر سید حسین صفوی در مورد این مجسمه به صراحت مینویسد :

این مجسمه ... ابدا متعلق به کوروش نیست و اکثر دانشمندان برآنند که این پیکر نه متعلق به کوروش اول و نه متعلق به کوروش دوم کوچک برادر اردشیر دوم بلکه خواسته اند ملکی را بنمایانند که در حال پرواز است و دست خود را برای رد کردن ارواح شریر بلند کرده است حال مسئله این است که چگونه و چه کسی یک مجسمه بیاسم و رسمی چنین را «کوروش» نامگذاری کرده و آنرا «ذوالقرنین» دانسته است. اینجاست که جعل و جعلیات به اوج خود میرسد و میگویند نه امروز بلکه روزگاری بر روی این مجسمه کتیبهای با دو سطر خط پارسی باستان و یک سطر خط بابلی و یک سطر خط عیلای بوده که روی آن نوشته شده بود «من کوروش، پادشاه هخامنشی»!!

دکتر بهرا م فرهوشی استاد دانشگاه تهران با وقاحت باور نکردنی در کتاب خود به نام ایرانویج مینویسد:

«دیولافوا باستانشناس معروف فرانسوی و خانم او در سفرنامه های خود ذکر میکنند که این کتیبه را بر روی پیکره بالدار کوروش دیده اند»
ایرانویچ، دکتر بهرام فرهوشی استاد دانشگاه تهران، انتشارات دانشگاه تهران، انتشار 1902، شماره مسلسل 3114 تاریخ انتشار آبنماه 1370، ص 65

در صورتیکه در سفرنامه مادام ژان دیولافوا که اتفاقا جناب محمد علی فرهوشی با نام «ایران کلده و شوش» ترجمه کرده و جالبتر اینکه به کوشش خود جناب دکتر بهرام فرهوشی چاپ گردیده به هیچ وجه در تصویری که مادام دیولافوا از تصویر به اصطلاح کوروش کشیده هیچ کتیبهای بر روی مجسمه وجود ندارد ولی در عوض کتیبه مذکور در روی یک ستونی دیگر که اصلا ربطی به این ستون ندارد و در فاصله خیلی بعید ازهم قرار دارد و حتی یک نفر از ایلات محلی در زیر آن به استراحت میپردازد و همان کتیبه بالای آن ستون دیده میشود. و نشان میدهد که جناب دکتر و استاد دانشگاه تهران چقدر با تاریخ و تاریخ باستانی و باستانشناسی ایران آشنایی دارد !!

دکتر بهاءالدین پازارگاد استاد دانشگاه در کتاب وزین خود «تاریخ فلسفه و مذاهب جهان» کتاب دوم آیین زرتشت و سایر مذاهب ایران باستان در مورد همین نقش به اصطلاح کوروش و کتیبه به اصطلاح روزگاری موجود در روی آن به صراحت مینویسد :

« من شخصا مدت یک هفته این سنگ را در محل خود بررسی نمودم و به این نتیجه رسیدم که امکان نداشته است که کتیبهای بالای این سنگ (مجسمه کوروش) وجود داشته باشد.
به نظر من این طور رسید که یکی از مسافران انگلیسی در قرن هیجدهم این محل را بازدید کرده است و کتیبهای را که هنوز روی یکی ازجرزهای سنگی در این محل به خط میخی موجود است در کتابی که منتشر نموده نقاشی کرده است و شخصا فرشته بالداری که روی جرز(ستون) دیگری بوده رسم نموده است. دانشمند دیگری که هیچ وقت به ایران مسافرت نکرده و «دوبوا» نام دارد و فرانسوی است که کتاب آن نویسنده انگلیسی را خوانده و معلوم نیست به چه علت در کتاب خود آن کتیبه را بالای آن فرشته بالدار قرار داده است بعدا دیگران کتاب «دوبوا» را خواندهاند و وقتی به پاسارگاد آمدهاند دیدهاند آن کتیبه بالای آن فرشته (مجسمه کوروش) نیست».
تاریخ فلسفه ومذاهب جهان. کتاب دوم آیین زرتشت و سایر مذاهب ایران باستان، دکتر بهاالدین پازارگاد، چاپ اول، 1347، به نقل از اسکندر و ادبیات ایران، ص 292

در تحقیقات جدید عوض نوشتن نام کوروش در زیر آن مجسمه کذایی دانشمندان فعلی مرقوم میدارند : فرشته بالدار. چنانچه در کتاب «تخت جمشید» نوشته مهرداد بهار- نصراله کسرائیان دقیقا در زیر همین ستون پاسارگادی و درتوضیح همان نقش جنجالی به صراحت نوشته شده «فرشته بالدار».کتاب تخت جمشید ، مهرداد بهار- نصراله کسرائیان، تدوین شهریار ایزدی ترجمه سودابه دقیقی، چاپ چهارم، 1372، ص 95

و نیز در کتاب سرزمین مهرو ماه تخت جمشد، نقش رستم، نقش رجب، پاسارگاد» در زیر همان مجسمه به اصطلاح کوروش سابق نوشته شده : پاسارگاد – فرشته بالدار . سرزمین مهروماه، تخت جمشید، نقش رستم، نقش رجب، دکتر فرخ سعیدی، سازمان میراث فرهنگی کشور، چاپ اول، تهران، 1376، زیر تصویر منسوب به کوروش سابق (بدون صفحه)

حتی در کتاب راهنمای تخت جمشید به قلم جناب دکتر فرخ سعید – که از سوی سازمان میراث فرهنگی کشور- منتشر شده در مورد عدم کوروش بودن و طرز لباس و سایر مشخصات آن مینویسد :

لباس بلند فردی که اینجا دیده میشود تا ساق پای او میرسد که با آستینهای کوتاه، یک لباس کاملا عیلامی است نیمرخ مرد ی نشان داده شده است که در حال حرکت به سوی تالار است و دست راست بلند شدهاش از آرنج خم شده است. دو جفت بال بزرگ با پرهای روی هم افتاده از جلو و عقب بدنش بیرون آمده است. موهای سروریش کوتاه او حالت تابیده شده دارد. نکتهای که روشن نیست تاج شاخ مانند اوست که سه چیز گلدان مانند را نگه داشته و مانند تاج خدایان مصری به ویژه هارپوکراتس Harpocrates است باید در نظر داشت که کوروش هرگز به مصر که پسرش کامبیز آنرا تسخیر کرد نرفته بوده.

علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان درباره جعلیات یهود پیرامون ذوالقرنین میگویند :

خواننده عزیز باید بداند که روایات مروى از طرق شیعه واهل سنت از رسول خدا (صلى اللّه علیه وآله وسلم ) واز طرق خصوص شیعه از ائمه هدى (علیهمالسلام ) وهمچنین اقوال نقل شده از صحابه وتابعین که اهل سنت با آنها معامله حدیث نموده (احادیث موقوفه اش مى خوانند ) درباره داستان ذى القرنین بسیار اختلاف دارد، آن هم اختلافهایى عجیب ، وآن هم نه در یک بخش داستان ، بلکه در تمامى خصوصیات آن . واین اخبار در عین حال مشتمل بر مطالب شگفت آورى است که هر ذوق سلیمى از آن وحشت نموده ، وبلکه عقل سالم آن را محال میداند، وعالم وجود هم منکر آن است . واگر خردمند اهل بحث آنها را با هم مقایسه نموده مورد دقت قرار دهد، هیچ شکى نمیکند در اینکه مجموع آنها خالى از دسیسه ودستبرد وجعل ومبالغه نیست . واز همه مطالب غریب تر روایاتى است که علماى یهود که به اسلام گرویدند - از قبیل وهب ابن منبه وکعب الاحبار - نقل کرده ویا اشخاص دیگرى که از قرائن به دست مى آید از همان یهودیان گرفته اند، نقل نموده اند. بنابراین دیگر چه فائده اى دارد که ما به نقل آنها واستقصاء واحصاء آنها با آن کثرت وطول وتفصیلى که دارند بپردازیم ؟. لاجرم به پارهاى از جهات اختلاف آنها اشاره نموده مى گذریم ، وبه نقل آنچه که تا حدى از اختلاف سالم است مى پردازیم .http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j13/almiza40.htm#link340

مجسمه کوروش یا یک بت ترکیبی خاورمیانه ای ؟!

مجسمه کوروش که مربوط به کوروش نیست و یک بت ترکیبی خاورمیانه ایست

مجسمه منسوب به کوروش که کتیبه روی سر آن نوکنده و جعلی است

و تصویر یک الهه (بت) خاورمیانه ای را به کوروش نسبت داده اند.

تصویر یک بت آشوری که مشابه مجسمه کوروش بالدار است.

Assyrian Nimrod

تصویر بت مصری با تاجی مشابه تاج کوروش

Amun-Ra

مجسمه (بت) های مصری مشابه مجسمه منتسب به کوروش
Osiris and Re-Horakhty

تصویری دیگر از خدای مصری : Osiris

بت های بابلی مشابه مجسمه منتسب به کوروش

Sumerian Gods: http://www.crystalinks.com/sumergods.html

و یک موضوع جالب ، نماد کابالا برگرفته از ترکیب و الهه خاورمیانه ای :


نماد کوروش مشابه نماد کابالا
Kabbalah Sumerian Tree of Life


خواب های دانیال :

خوبهای منسوب به دانیال نبی و اشعیا اغلب ساختگی و جعلهای یهود است .

در سفر دانیال ، فصل 8 آیه 20 و21 چنین آمده بود که :

«قوچ صاحب دو شاخی که دیدی ملوک مداین[(مادها)] و فارس است و بز نر مودار پادشاه یونان است»

در اینجا آشکارا دیده میشود که قوچ صاحب دو شاخ یا ذوالقرنین عنوان «ملوک» یعنی «پادشاهان» ماد و پارس ذکر شده و اگر نظریه جناب ابوالکلام آزاد را در تطبیق ذوالقرنین – که یک فرد است- با این آیات «سفر دانیال» بسنجیم آن وقت روشن میشود که «تمام ملوک» یعنی «تمام پادشاهان ماد و پارس» میباید که «ذوالقرنین»!! محسوب شوند و این نقض غرض است چه ذوالقرنین قرآنی یک فرد بود نه خیلی از پادشاهان ماد و پارس!!

و نیز اگر اصل خواب دانیال را نیز «جدی» بگیریم این خواب نه به نفع کوروش و سلسله هخامنشی بلکه به ضرر آنهاست و بیشتر به درد تضعیف روحیه سربازان هخامنشی میخورد نه یونانی! چه آشکارا پیشگویی شده که پادشاه یونان، پادشاهان ماد و پارس را شکست خواهد داد و چون هر روز پادشاهی از ماد و پارس با پادشاهی از یونان در جنگ و جدال بودند لذا اگر افسران و درجهداران و بویژه اعیان و اشراف ایرانی میدانستند که چنین خوابی از طرف پیغمبری برای آنها دیده شده به هیچوجه روی فرد بازنده سرمایه گذاری نمیکردند و این خواب عوض تحکیم موقعیت کوروش به عنوان «ذوالقرنین» به عنوان کسی که با «دوشاخ قوچی» خود از پس «یک شاخ بزی» برنمیآید به تضعیف موقیت کوروش ذوالقرنین!! می انجامید و عقل حکم میکند که «ذوالقرنین» بودن چنین قوچی عطایش به لقای بزی بخشیده شود که با دو شاخ از پس یک شاخ برنمیآید!! به هر حال این خواب برخلاف اعمال قرآنی ذوالقرنین است و در قرآن نیز صحبت از شاخ به شاخ شدن قوچ و بز و جنگ ماد و پارس با یونان نیامده و این خواب از جمله خوابهای اسرأییلیات است.

اگر واقعیت را بخواهیم واقعیت این است که نه چنین خوابی دیده شده و نه چنین تعبیری انجام گرفته بلکه این بازیها بیشتر به بازیهای سیاسی – ایدئولوژی یهود در خاورمیانه برمیگردد چه کتاب دانیال نبی یا به اصطلاح خود یهودیان «سفر دانیال نبی» اصلا کتابی جعلی است . در این که بیشتر قسمتهای کتاب تورات جعلی و تحریف شده است و مسلمانان به تحریفات تورات معتقدند شکی نیست و دانشمندان بسیاری قسمتهای مهمی از تورات را »الحاقی» میدانند .

«دکتر سید حسین صفوی» در مورد جعلی بودن کتاب دانیال نبی و رؤیای منتسب به او مینویسد :

« به عقیده بیشتر محققین، این کتاب در زمان آنتیوخس اپیفانوس 164-175 پیش از میلاد نوشته شده و آن را به دانیال نسبت دادهاند [The word’s religious.p.646] و این گونه انتسابها در دوران اسلامی نیز ادامه داشت» (اسکندر و ادبیات ایران و شخصیت مذهبی اسکندر ص 288)

و آنوقت کتابی در زمان آنتیوخوس چهارم یعنی بعد از 375 سال بعد از کوروش نوشته شده و با انتساب به دانیال نبی،آن حضرت را وا میدارند تا «خوابی برای کوروش» میبیند و دوهزارسال بعد نیز جناب ابوالکلام آن مجسمه کذایی موجود در پاسارگاد را که دوشاخ دارد برکشده از روی آن خوابی میداند که 375 سال بعد از کوروش دیده شده است!!
البته جالبترین قسمت این کتاب جعلی و انتسابی به «دانیال نبی» آمدن نام «مأمون خلیفه عباسی» در کتاب است!! و این نشان میدهد که دامنه جعل تا کجا کشیده شده است.
«ابن خلدون» در کتاب وزین خود با نام «مقدمه» که به «مقدمه ابن خلدون» معروف است «شرح حال مرد زیرک صحافی را به نام دانیال را میدهد که چگونه این مرد دروغپرداز در زمان مقتدر خلیفه عباسی کاغذها و اوراق را مانند کاغذها و اوراق کهنه میساخت و بر روی آنها حروفی از اسامی صاحبان دولت و معاریف را به خطوط قدیمی مینوشت و آنها را رموزی درباره آنان میشمرد و مطابق خواست و میل و آرزوی آنها تفسیر مینمود و به صورت پیشگویی جلوه میداد و نسبت تمام این پیشگوییها را که بعضی از آنها روی داده بود و برخی دیگر بوقوع پیوسته بود به دانیال نبی میداد. این موضوع با تفصیلی تمامتر و کمی اختلاف در تجارب الامم ابن مسکویه آمده و در لغتنامه[دهخدا]ذیل کلمه(دانیال)نقل شده است


بت های مورد پرستش کوروش :

۲۶-...مردوک، خدای بزرگ از کردارهای من شاد شد و27. (آنگاه) مرا، کورش، پادشاهی که پرستنده ی وی است ...

۹-از شکوه های ایشان انلیل Enlil خدایان سخت به خشم آمد.

۲۲-آن که پادشاهیش را خداوند (= مردوک) و نبو Nabû دوست می دارند

بت های مورد پرستش کوروش :


بت نبو
Nabu

-----------------------------------------------------------------------------------

حال چیزی که بسیتر جالب است و نویسنده مقاله آن را ذکر کرده این است:

گوساله سامری یا گاو بالدار ؟!

عبارت "گوساله سامری" برای مسلمانان بسیار آشنا بوده و همواره محل بحث و گفتگو و تفسیر بوده ، اما به نظر می رسد این گوساله ی کهن قرن ها بعنوان نمادی مقدس در خاورمیانه مورد ستایش و پرستش قرار می گرفت و نمونه های این گاو مقدس را در بین النهرین و خصوصا تخت جمشید ، بسیار می بینیم .

وَاتَّخَذَ قَوْمُ مُوسَىٰ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ حُلِیِّهِمْ عِجْلًا جَسَدًا لَهُ خُوَارٌ ۚ أَلَمْ یَرَوْا أَنَّهُ لَا یُکَلِّمُهُمْ وَلَا یَهْدِیهِمْ سَبِیلًا ۘ اتَّخَذُوهُ وَکَانُوا ظَالِمِینَ ... سوره اعراف آیه ۱۴۸

و قوم موسى پس از او ، از زیورهاى خود مجسمه گوساله‏اى ساختند که صداى گاو داشت ! آیا نمى‏دیدند که آن مجسمه با آنان سخن نمى‏گوید و آنان را به راهى هدایت نمى‏کند ؟ ...

گوساله سامری + تخت جمشید +گاوبالدار

عبدالله شهبازی در کتاب زرسالاران یهود و پارسی می گوید :

توصیفی که از "معبد سلیمان" روایت شده آن را پرستشگاهی باشکوه می نمایاند ، سرشار از آذین های طلایی که در محراب آن دو "کروبی" (Cherubim )عظیم از طلا نصب است ( کتاب اول پادشاهان 6/22-28 و کتاب دو تواریخ ایام 3/13-10) . این کروبی چیزی نیست جز "گوساله طلایی " بالدار (ibid, vol. 7, p. 711.) شبیه حیوانات بالداری که در تخت جمشید می یابیم . با نام هایی چون " ملکم" و " ملکارت" خوانده می شده و نمونه های آن در کاوش های باستان شناسی به دست آمده ( 5/397Judaica ) این همان آیین "پرستش گوساله طلایی" است که در روایات اسلامی آن را "گوساله سامری" می نامند.

بعل یک مفهوم کهن سامی به معنای "خداوند " است که بت "گوساله طلایی " (Golden Calf) یکی از نمادهای آن بود .(Judaica, vol. 7, p. 711.) ثروت فنیقی ها و پیوند گسترده تجاری آنان با سراسر منطقه مدیترانه و شبه جزیره عربستان و سوریه و بین النهرین و ایران در شرق طبعا عاملی مهم در اشاعه آئین " بعل پرستی " بود .

گوساله سامری+ تخت جمشید + گاوبالدار

از تصاویر بازسازی شده تخت جمشید

اسفنکس ها و سر ستونهای بسیاری را در آثار هخامنشیان و خصوصا در تخت جمشید می توان یافت که نماد گاو یا گاوبالدار یا گاوبالدار+سرانسان هستند .

'گاو بالدار + گوساله سامری+ تخت جمشید

دو گاو باسرانسان بعنوان محافظ درب ورودی کاخ

گوساله سامری+تخت جمشید + گاوبالدار

سر ستون با سر دو گاو

گرچه در آثار تمدن های مختلف می توان گاو را مشاهده کرد ولی آثاری که در تخت جمشید و دیگر باقی مانده های هخامنشیان یافت شده ، از تبار همان گاوهاییست که در بین النهرین بوده و بعد ها به تخت جمشید منتقل شده است و این گاو مقدس چیزی جز همان گوساله سامری نیست

منبع

نظرات 1 + ارسال نظر
پروشات 27 مرداد 1390 ساعت 04:54 ب.ظ

کوروش کبیر آن قدر بزرگ بوده و هست که در تمام دنیا روزی به اسم روز جهانی کوروش بزرگ وجود دارد.به غیر از خود ایران.چون ایرانیان اولین و تنها مردمی هستند که با تاریخ خودشون بیگانه اند.همه ی کشور ها آرزوی داشتن چنین بزرگمردی را در تاریخ خود دارند.
مثلا کره ای ها اومدن تاریخ ایران رو جعل کردن و به عنوان تاریخ خودشون به خورد ما ایرانیا می دن...(جومونگ )..خب واسه ی چی؟واسه ی نا آگاهی و پایین بودن سطح اطلاعات مردم ماست.آخه چه کسی بزرگ مرد تاریخ خودشو انکار می کنه که شما ها می کنید....؟
شما ها ایرانی هستید و باید از خداتون هم باشه که چنین مردی در این تاریخ 12000سالتون وجود داره...مردی که همه ی کشور ها روزی رو به اون اختصاص دادن...
فقط به خاطر این که اونا می فهمند در 2500سال پیش همچین مردی وجود داشته که به عقاید نه تنها مردمش بلکه به عقاید دیگر ملل هم احترام می ذاشته....که تازه عمرا همچین مردی در تاریخ یک کدومشون هم پیدا بشه...واقعا که....عوض افتخار کردنتونه.......؟؟؟!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد