زمانی که حاکمان نسبت به ما اظهار رضایت و خرسندی بیش از اندازه می کنند، موجب ایجاد انزجار عمومی نسبت به یهودیان می شوند.همه امت هایی که در میان آنها یهودیان حضور دارند، به طور پنهان یا آشکار یهود ستیز هستند.
زمانی که حاکمان نسبت به ما اظهار رضایت و خرسندی بیش از اندازه می کنند،
موجب ایجاد انزجار عمومی نسبت به یهودیان می شوند.همه امت هایی که در میان آنها
یهودیان حضور دارند، به طور پنهان یا آشکار یهود ستیز هستند.
نخستین ترجمه فارسی «دولت یهود» نوشته هرتسل/3
کتاب «دولت یهود» از جمله منابع پایه و اصلی اندیشه سیاسی صهیونیسم می باشد. این کتاب که بیش از یک قرن از نگارش آن می گذرد ، اساسنامه تشکیل دولت صهیونیستی به شمار می رود که رژیم اشغالگر قدس بر اساس آموزه های آن تاسیس گردیده. این کتاب تا کنون در ایران ترجمه نشده است و نخستین بار است که پایگاه خبری و تحلیلی مشرق ، اقدام به برگردان فارسی آن می نماید.
بنیامین زیب بن ژاکوب هرتسل
بنیامین زیب بن ژاکوب هرتسل ، در جمع برخی شرکت کنندگان در پنجمین
کنگره جهانی یهود - 1902
بنیامین نتانیاهو ، رییس فعلی دولت یهود در دفتر کارش
هر فردی که تلاش می کند این مأموریت بزرگ را به تنهایی به انجام برساند، یا فردی
دیوانه و یا بی شعور است. خوشنامی شخصیت های عضو این جمعیت، تضمین کننده سلامت این
ایده است. سرمایه کافی این شرکت نیز تضمین کننده ثبات و پایداری این ایده است. بی
تردید طرح کردن عبارت «حکومت یهود» اعتراض های فراوانی را به دنبال خواهد داشت.
بیان این نکات مقدماتی و کلیات به منظور پاسخ گویی به این اعتراض هاست. پس از این
با آرامی بیشتری به دیگر اعتراض ها پاسخ خواهیم گفت و آنچه را تا به اینجا به طور
اشاره بیان کردیم، به شکل مفصل تشریح خواهیم کرد. تلاش ما این است که نوشتار فراروی
خوانندگان خسته کننده نشود. برای تحقق این هدف، کتاب را در بخش های کوچک و کوتاه
ارائه می کنیم.
اگر می خواستم، یک ساختمان جدید را جایگزین ساختمانی فرسوده
بکنم، باید ابتدا، ساختمان قدیمی را ویران می کردم و آنگاه ساختمان جدید را بنا می
نمودم. به همین دلیل در این نوشتار نیز این روند طبیعی را دنبال خواهم کرد. در بخش
اول و کلیات، اندیشه های خود را تشریح خواهم کرد و همه عوامل جانبداری را از آن
خواهم زدود و شرایط اساسی سیاسی و اقتصادی را تعیین خواهم کرد. سپس طرح را باز
خواهم کرد.
بخش دیگر کتاب که بخش ویژه است، به سه قسمت اصلی تقسیم می شود. در
این قسمت ها اجرای این طرح را توصیف و تبیین خواهم نمود. این سه بخش عبارتند از:
شرکت یهودی، مجموعه های محلی، جمعیت یهود.
باید ابتدا این جمعیت یهود تشکیل شود
و پس از آن شرکت یهود تأسیس شود. اما در این سیاق، عکس این روند مطلوب تر است زیرا
سلامت روند پشتیبانی و تأمین مالی یک پروژه –بیشتر مواقع- همان عامل به وجود آمدن
آن قضیه می شود. باید در ابتدا هرگونه تردید نسبت به این مسأله را از بین برد. [لذا
تلاش خواهیم کرد، به این مسأله بپردازیم]
در بخش نتیجه، تلاش می کنیم با اعتراض
های احتمالی مقابله کنیم. من امیدوارم که خوانندگان یهودی با صبر و حوصله مرا تا
پایان همراهی کنند. طبیعی است که برخی اعتراض های خود را در مسیری متفاوت با سیاق
مورد نظر ما برای پاسخ گویی به اعتراضات آنها، مطرح و دنبال کنند. [پاسخ من این
است] کسانی که احساس می کنند تردیدهایشان برطرف می شود، شایسته است خلوص خود را در
راه این قضیه به کار بندند.
هرچند من سخنی منطقی می گویم، اما کاملاً می فهمم که
منطق به تنهایی نمی تواند کافی باشد. زیرا انسان هایی که مدت زمانی طولانی در بند،
بوده اند، نمی توانند با میل این بندها را از بین ببرند.[ما علاوه بر منطق، به
جوانان نیاز داریم.] ما خواهیم دید جوانانی که ارادت خالصانه به آنان داریم، با
بازوان نیرومند خود، این افراد [زندانی و در بند] را به پیش خواهند برد و انگیزه
های فکری را به شور و حماسه تبدیل خواهند کرد.
**فصل دوم
*مسأله
یهود
هیچ فردی را نمی یابیم که وخامت وضعیت یهودیان را انکار کند. زیرا می
بینیم مجموعه های یهودی در هرکجا که زندگی می کنند، به نحوی با بینوایی و مشکلات
دست و پنجه نرم می کنند. مساوات یهودیان در برابر قانون –که بر پایه قوانین باید به
اجرا در آید- هنوز به مرحله اجرا در نیامده است. یهودیان چه در ارتش و چه در حوزه
های عمومی و خصوصی از دارا بودن مشاغل نسبتاً مهم محروم هستند. حتی تلاش برای دور
کردن آنان از حرفه های مختلف ادامه دارد. [به طوری که همه می گویند:] از یهودیان
خرید نکنید.
حمله به یهودیان در هر نقطه ای، در پارلمان ها، نشست های مختلف،
تریبون ها و مطبوعات و در کوچه و خیابان به یک فعالیت روزانه تبدیل شده است. حتی
یهودیان به هنگام مسافرت نیز در هتل های مشخص اقامت می کنند. نوع ستم و رنج هایی که
در هر کشور یا قشر و طبقه اجتماعی بر یهودیان وارد می شود، با دیگر نقاط متفاوت
است. به عنوان مثال در روسیه مالیات از روستاهای یهودی[نشین] جمع آوری می شود. در
رومانی نیز برخی یهودیان به اعدام محکوم می شوند. در آلمان نیز به شکل شرم آوری کتک
می خورند. یهودی ستیزی در اتریش امری شایع است و نسبت به عموم یهودیان اقدامات
تروریستی صورت می گیرد. در الجزایر نیز فتنه انگیزانی هستند که در سراسر این کشور
علیه یهودیان فتنه به پا می کنند. در پاریس نهادهای مهم و ارزشمند اجتماعی به روی
یهودیان بسته می شود و آنان نمی توانند در باشگاه ها و چنین محافلی شرکت کنند. به
این ترتیب سایه های گسترده یهودی ستیزی را در هر نقطه ای می بینیم. البته در اینجا
به دنبال ترسیم رنج های یهودیان به عنوان یک وضعیت فاجعه آمیز نیستیم. زیرا پرداختن
به این مسأله –هرچند بسیار دردناک- کاری بیهوده است.
من در اینجا به دنبال
برانگیختن احساسات و عواطف برای دلسوزی نسبت به یهودیان نیستم. چون این کار در ضمن
بیهوده بودن، کاری سبک و کم ارزش است. بنابر این فقط این سوال ها را از یهودیان می
پرسم که:
مگر اینگونه نیست که ما در کشوری که زندگی می کنیم، وضعیت همگی ما-چه
پزشک، چه وکیل و چه متخصص و مدرس و...- هر روز بدتر از دیروز می شود؟ مگر نه این
است که یک تهدید حقیقی متوجه حیات طبقه متوسط یهودیان است؟ مگر نه این است که
فقیران یهودی نسبت به هم طبقه ای های خود (کارگران) وضعیت مشقت بارتری را دارند؟ به
اعتقاد من این فشارها آثار خود را در هر نقطه ای نشان می دهد. به گونه ای که در
طبقات اقتصادی بالای یهودیان این مسأله موجب آزردگی می شود، اما در طبقات نسبتاً
متوسط یهودی موجب نگرانی های شدید می شود. همین مسأله در میان اقشار فقیر یهودی نیز
موجب نومیدی کامل می شود.
در حقیقت، این روندی است که به سوی یک امر پیش می
رود. امری که در برلین با عبارتی کلیشه ای و قدیمی خود را مطرح می کند: «ای
یهودیان! بروید بیرون»
اکنون جای موشکافی همین مسأله فرارسیده است و باید
بپرسیم: آیا اکنون باید ما کوچ کنیم؟ اگر چنین است، به کجا کوچ کنیم؟ یا اینکه ما
باید در اینجا بمانیم؟ اگر اینگونه است، ماندن ما تا کی ادامه خواهد داشت؟
فرض
کنیم که ما در همین نقاط سکونت، بمانیم، آیا می توانیم به روزهای بهتر امیدوار
باشیم؟ آیا می توانیم بردباری پیشه کنیم؟ یا اینکه به طور مطلق تسلیم شویم تا شاید
حکام و ملت های این سرزمین ها به حال ما رحم کنند؟ گمان من این است که در فضای حاکم
کنونی نمی توانیم امید هیچگونه تغییر داشته باشیم. چراکه حتی اگر ما به حکام نزدیک
بودیم و ما هم سطح دیگر مردمان این سرزمین ها بودیم، با این حال آنان نمی توانستند
از ما حمایت کنند. آنان زمانی که نسبت به ما اظهار رضایت و خرسندی بیش از اندازه می
کنند، موجب ایجاد انزجار عمومی نسبت به یهودیان می شوند. منظور از عبارت«بیش از
اندازه» در حقیقت کمترین حق یک شهروند عادی یا یک مجموعه نژادی است. همه امت هایی
که در میان آنها یهودیان حضور دارند، به طور پنهان یا آشکار یهود ستیز هستند.
افراد عادی نمی توانند ادراک[فهم] تاریخی داشته باشند. آنان نمی دانند که
گناهان قرون وسطی ، امروز به اروپا باز می گردد.ما یهودیان خودمان «گتو» را ساخته
ایم. بی تردید ما برتری مالی پیدا کردیم. زیرا شرایط قرون وسطی ما را به این سمت
برد. اکنون نیز همین روند در حال تکرار شدن است. زیرا آنان بار دیگر ما را مجبور به
فعالیت در بورس کرده اند ، به گونه ای که از هرگونه فعالیت اقتصادی دیگر محروم شده
ایم. همین حضور در بورس باعث میشود دوباره مورد تحقیر قرار گیریم. در همین حال ما
همچنان شمار فراوانی از دانش آموختگانی را داریم که فضای فعالیت برای آنان نیست و
عرصه بر آنان تنگ شده است. در نتیجه به همان اندازه ای که غنای فزاینده ما(ثروتمندی
فزاینده ما) اوضاع اجتماعی ما را به خطر می اندازد،این امر نیز وضعیت اجتماعی ما را
به خطر می اندازد. یهودیان دانش آموخته ای که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می
کنند، به سرعت به افرادی سوسیالیست تبدیل می شوند. به این ترتیب، ما از یک نزاع
طبقاتی رنج جدی می بریم. زیرا در بیشتر مواقع، از سوی دو اردوگاه سرمایه داران و
سوسیالیست ها مورد تاخت و تاز قرار می گیریم .
*تلاش های پیشین برای حل
مشکل
شیوه های تصنعی و غیر واقع بینانه ای که تاکنون برای فائق آمدن بر
مشکلات یهودیان به کار گرفته شده اند، یا خیلی بی اهمیت و بی ارزش بوده اند(مانند
تلاش های استعماری ) یا اینکه اساساً کارهای اشتباهی بوده اند، مانند تلاش برای
تبدیل یهودیان به کشاورز در وطن های فعلی آنها.
انتقال چندهزار یهودی به کشوری
دیگرف چه دستاوردی می تواند داشته باشد؟ دو حالت پیش می آید: یا این کار با شکست
سریع روبرو می شود یا این طرح موفقیت آمیز می شود.
در صورت تحقق حالت اول که هیچ
اما در صورت موفق بودن این اقدام نیز، باید گفت به یهودی ستیزی منجر می شود. ما این
تلاش ها برای هدایت یهودیان فقیر به مناطق جدید را بحث و بررسی کرده ایم. روشن است
که این اقدامی بیهوده و غیر کافی است. زیرا نتایج مورد نظر را به همراه ندارند.
چراکه این کارها فقط موجب طولانی تر شدن حل مشکل و یا به تأخیر افتادن آن می شود.
حتی چه بسا این کار موجب تشدید مشکلات شود.
کسی که تلاش می کند یهودی را به
کشاورز تبدیل کند، دچار اشتباه فاحش شده است. زیرا کشاورز، زندانی یک دوره
تاریخی[کهن] است. لباس های کشاورزان که در برخی کشورها، در طول قرن های متمادی هیچ
تفاوتی نکرده، گویای این حقیقت است. حتی ابزار کار کشاورز، همانی است که نیاکان او
در گذشته استفاده می کرده اند. کشاورز همچون پیشینیان، بذر افشانی می کند، با داس
قدیمی علوفه را می چیند و ... . اما می دانیم که همه این کارها را می توان با ماشین
آلات کشاورزی انجام داد. ممکن است به همان شیوه ای که زمین داران بزرگ، صاحبان
اراضی کوچک را بلعیدند، آمریکا نیز به اروپا یورش ببرد.[و همه اراضی را از آن خود
کند] به این ترتیب، کشاورز و فلاح رو به انقراض است. حتی اگر قرار باشد کشاورز به
حیات خود ادامه دهد، این حیات در راستای منافع سیاسی و برای در خدمت گرفتن کشاورز
خواهد بود. محال و حتی سخیف است که بخواهیم با شیوه و الگوی قدیم، کشاورزانی جدید
درست کنیم.
هیچ فردی توان ندارد تمدن را یک گام به عقب ببرد. حتی حفظ مؤسسه های
منقرض نیز کاری بسیار دشوار است. به طوری که نیازمند اعمال همه اقدامات استبدادی از
سوی حکومتی است که حاکمی مستبد در رأس آن قرار دارد.
اکنون باید پرسید آیا می
توانیم به یهودیان باهوش که تمایل دارند ( به شیوه سنتی و منقرض) کشاورز باشند،
اعتماد کنیم؟ پاسخ من به آنان چنین است: این یک کمان است که با آن به جنگ بروید.
چی؟ کمان و جنگ؟... بله، با این کمان باید به جنگ افرادی بروید که به تفنگ و
توپخانه مجهز هستند. در این شرایط اگر مردمانی تلاش کنند از یهودیان کشاورز بسازند،
یهودیان در این شرایط حق دارند که حاضر به تحرک نشوند.
کمان ، سلاحی زیبا و فرح
انگیز است، اما انصاف این است که باید این سلاح به موزه برود. در حال حاضر مناطقی
وجود دارد که یهودیان نومید، به این نقاط عزیمت می کنند تا در آنجا به کشاورزی
مشغول شوند. اما با اندک بررسی برای ما روشن می شود که این مناطق –همچون ایالت هیسن
آلمان و ایالت های روسیه- کانون سامی ستیزی هستند.
مصلحان جهان که یهودیان را
به خرمن کوبی می فرستند، یک شخص بسیار مهم را فراموش می کنند. این فرد همان مهندس
کشاورزی است که در این عرصه حق و اختیار فراوانی دارد. مالیات بر زمین، خطرات مربوط
به محصولات و نیز فشارهای زمین داران بزرگ که به کار و تلاش [کشاورز] اهمیت چندانی
نمی دهند و به طور مشخص رقابت آمریکایی، همه و همه در کنار هم دشواری های زاید
الوصفی را ایجاد می کنند. علاوه بر این تعرفه های مربوط به غلات وارداتی نیز همیشه
سنگین تعیین نخواهند شد. نمی توان صاحب کارگاه را به حال خود رها کرد تا از گرسنگی
بمیرد. از سوی دیگر، او نفوذ سیاسی فراوانی دارد، به همین دلیل رفتار و تعامل ویژه
ای را باید در پیش گرفت.
همه این دشواری ها را همگان می دانیم. به همین دلیل به
صورت گذرا به آنان اشاره می کنم. خلاصه سخن من این است که تلاش های قبلی برای حل
مسأله یهود بی فایده بوده اند، اگرچه بیشتر آنها از روی حُسن نیت انجام شده است.
اما با تغییر مسیر و یا با قلع و قمع طبقه کارگر ما، نمی توان بر این دشواری ها
فائق آمد. ما اکنون به دنبال یافتن شکلی فراگیر، مناسب و صد در صد موفقیت آمیز
هستیم. با هیچ یک از این حیله ها و راهکارها قدیمی نمی توان یهود ستیزی را درمان
کرد. زیرا تا زمانی که اسباب و خاستگاه های یهود ستیزی پابرجاست، این پدیده از بین
نخواهد رفت... به راستی آیا یهود ستیزی از بین رفتنی است؟
ادامه دارد
منبع: مشرق نیوز