آنچه در این سلسله مقالات خواهید خواند بررسی جریان حق و باطل از ابتدای خلقت تا صدر اسلام است. این مقالات برگرفته از کتاب " تبار انحراف" است که در مواردی توسط اساتید مجرب جنبش مصاف مطالبی نیز به آن افزوده گشته است لذا از خوانند گان عزیز تقاضا می شود تمامی قسمت ها را با دقت مطالعه فرمایند.
بسم الله الرحمن الرحیم
حق و باطل
قسمت سیزده : عیسی، اصلاحگر بنیاسرائیل
چیزهای بسیاری هست که باید به شما بگویم، ولی شما فعلاً طاقت شنیدن آنها را ندارید. در هر حال، وقتی او که روح راستی است، بیاید، شما را به تمام حقیقت رهبری خواهد کرد؛ زیرا او از خود سخنی نخواهد گفت؛ بلکه فقط درباره آنچه بشنود سخن میگوید.1
سازمان یهود تا زمان عیسی زمانی طولانی را با نابود ساختن انبیای مصلح سپری ساختند و به امید رسیدن به حاکمیت جهانی تلاشهای شیطنتآمیز خود را ادامه دادند تا بالاخره نوبت به آخرین پیامبر از بنیاسرائیل رسید که برای اصلاح آنها و دیگران ظهور کرد. حضرت عیسی(ع)، واپسین تن از بنیاسرائیل است که برای اصلاح، به پیامبری برگزیده شد. تمام سخن عیسی(ع) این بود که دست از خواستهها و ادعاهای پوچ و دروغین خویش بردارید و به سوی خدا باز گردید و به احکام خداوند در تورات عمل کنید.2
وَلَمَّا جَاءَ عِیسَی بِالْبَیِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُکُمْ بِالْحِکْمَةِ وَلِأُبَیِّنَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِی. إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ.3
و چون عیسی با دلیلهای روشن خود آمد، گفت: برایتان حکمت آوردهام و آمدهام تا چیزهایی را که در آن اختلاف میکنید، بیان کنم. پس از خدا بترسید و از من اطاعت کنید. همانا خدای یکتا پروردگار من و شماست، او را بپرستید. راه راست این است.
عیسی(ع) با شرک بنیاسرائیل نمیجنگید. احبار و خاخامهای یهود، بتپرست نبودند، بلکه آنان مادیگرایان منحرفی بودند که دین را در مسیر اهداف خود میخواستند. و چون عیسی(ع) خلاف این خواستهشان عمل میکرد همچون دیگر پیامبران با او به ستیز افتادند. یهودیان از فرقهها و عقاید گوناگونی تشکیل میشدند. بزرگترین این فرقهها «فریسیان» بودند.4 بیشتر عالمان یهود از این فرقه بودند. قشریگری و پایبندی به ظواهر، چنان آنان را در خود غرق کرده بود، که دل و دیدهشان را کور ساخته بود. همینان در دربار روم نفوذ فراوان داشتند. مسیح(ع) از دستشان رنج بیحساب کشید و همواره آنان را مدعیان دینداری، گورهای گچی، مارهای خوش خط و خال، ریاکاران و دنیا طلبان زاهد نما! خطاب میکرد.5 اینان ظاهری دینی داشتهاند، اما در باطن ایمان نیاورده بودند و به فرمانهای خداوند در تورات عمل نمیکردند. شبکة یهود، شبکهای است مدعی دیانت؛ اما دین را وارونه کرده و در خدمت اهداف خود گرفته است. عیسی(ع) در پی مبارزه با این شبکه انحراف است.6
یهود با اطلاعات رسیده به آنها، عیسی(ع) و چگونگی میلاد او را میدانستند اما همة آنها را نادیده انگاشته، از همان آغاز به مقابله با این پدیده بزرگ پرداختند. نخست مادر او را به فحشا متهم ساختند و میرفت که مادر و فرزند را برای سنگسار در برابر دیدگان مردم قرار دهند، اما با سخن گفتن عیسی در گهواره مادر و فرزند نجات یافتند.7
{جالب اینجاست یهودیان مصر زده (تحت تاثیر کابالای مصری) معتقد به خدای مقدس و الهه عشق مصریان بودند ، ایسیس الهه مصری بود که بی آنکه مردی او را لمس کند پسری زایید به نام هوروس. با این اوصاف می توانید حدس بزنید که معجزه زاده شدن عیسی (ع) چه ضربه سنگینی به این شبکه منحرف زد }
عیسی(ع) پس از دعوت یهودیان، دریافت که آنان اصرار در مخالفت و دشمنی دارند و از هرگونه انکار و کجروی دست نخواهند کشید. فرمود: کیست که از آیین خدا پشتیبانی و از من دفاع کند. دوازده تن از خاصان روزگار، پاسخ مثبت به عیسی(ع) دادند که قرآن از آنان، با نام «حواریان»8 یاد میکند:
فَلَمَّا أَحَسَّ عِیسَی مِنْهُمْ الْکُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَی اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛9
چون عیسی دریافت که به او ایمان نمیآورند، گفت: چه کسانی در راه خدا یاران مناند؟ حواریان گفتند: ما یاران خداییم. به خدا ایمان آوردیم. شهادت ده که ما تسلیم هستیم.10
حواریان همواره در پی مسیح(ع) بودند و زندگی زاهدانه و ریاضتمندانهای داشتند. در طول مدت رسالت عیسی(ع) نزدیک به هفتاد تن دیگر نیز همواره با او بودند که آنان را شاگردان عیسی خواندهاند.11
کسانی که به عیسی(ع) گرویده بودند، به تحریک یهودیان، به شدت از جانب حکومتهای مرکزی تحت تعقیب قرار گرفتند. سیستم یهود میخواست این حرکت را سرکوب کند؛ چرا که این حرکت مخالف خواستة آنان بود. اگر این حرکت گسترش بیابد و بین مردم منتشر شود، یهود دیگر نمیتواند به حاکمیت مورد ادعایش دست یابد. تنها مانع یهود و صهیونیسم در زمینه دسترسی به حاکمیت جهانی مؤمنان و معتقدان به راه خدا هستند؛ چرا که این گروه تنها مردمانی هستند که با برتری نژاد مخالف و از غلتیدن در انحرافات پرهیز میکنند. در حالی که غیر مؤمنان با دسیسه یهود در خدمت یهود قرار گرفتندو اصولاً حرکت غیرمؤمنان تابعی از مسائل مادی و منابع مادی است که سازمان یهود در طول دوران انحراف بر مبادی و اصول آن سلطه یافته و با این ابزار غیر بنیاسرائیل غیر مؤمن را به بیگاری و استعمار خویش وارد ساخته و به کار گمارده است. پس شرک همیشه ابزاری در دست یهود و صهیونیسم است و معنا ندارد با یهود ستیز کند.
عیسی(ع) همراه با دوازده تن از حواریان در یهودیه و جلیل سفر میکرد. اقدامات یهود علیه عیسی(ع) تا به آنجا ادامه یافت که او را به پیامبر مفقودالاثر تاریخ مبدل ساخت و امروز پیرامون او در هر یک از مکاتب نظری است. آنچه مشهور بین یهود و مسیحیت است کشته شدن اوست. با این تفاوت که مسیحیت معتقد است او پس از قتل با حیاتی جدید به آسمان رفته است. داستان را چنین نقل میکنند که بالاخره کاهنان و مقامات روحانی اورشلیم که از فریسیان بودند، عیسی را دستگیر کردند. سنهدرین یا دادگاه عالی یهود، او را به مرگ محکوم کرد. پیلاتوس که باید حکم دادگاه را تأیید کند، هیچ عیب و گناهی در او نیافت، اما دولت روم او را موظف به اطاعت از خاخامهای یهود کرده بود و آنان نیز چیزی جز به صلیب کشیدن عیسی را نمیخواستند.12
به روایات اناجیل، حواریان منتظر بودند که استاد با قدرتهای اعجاب انگیزش خود را از چنگ یهودیان رها سازد، ولی خود او سرنوشت خویش را پذیرفت. او آگاهی یافته بود که یکی از دوازده حواری، برای خیانت به او دسیسه میچیند و در آخرین شام، یهودای اسخریوطی را آشکارا متهم کرد. یهودا با گرفتن سی سکه نقره عیسی را به رومیان نشان داد و با بوسیدن عیسی سربازان را به سوی او راهنمایی کرد.13 مسیح به دست سربازان رومی دستگیر شد و پس از محاکمه و شکنجه فراوان، او را به صلیب کشیدند و به گور سپردند. عیسی پس از سه روز زنده شد و از گور برخاست و حواریان نیز او را دیدند و با وی گفت و گو کردند.14
اما قرآن و احادیث اسلامی، روایتی دیگرگونه ارائه کردهاند. قرآن به صراحت به صلیب کشیده شدن مسیح و کشته شدن او را نفی میکند و میفرماید:
وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَکِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا؛15
آنان مسیح را نکشتند و بر دار نکردند، بلکه امر بر ایشان مشتبه شد. هر آینه آنان که درباره او اختلاف میکردند، خود در تردید بودند و به آن یقین نداشتند و تنها پیرو گمان خود بودند و عیسی را به یقین نکشته بودند.
کاری از گروه تحقیقات جنبش مصاف
پینوشتها:
1. عهد جدید، انجیل یوحنا، باب 16، شماره 28.
2. ر.ک: تفسیر التبیان، ج9، ص212.
.3 زخرف، آیات63 و 64.
4. دیگر فرقههای یهود عبارتاند از: صدوقیان، اسینیان، هیرودیان، جلیلیان، فزائیم.
.5 عهد جدید، انجیل متی، باب 23؛ انجیل لوقا، باب11 و 20؛ انجیل مرقس، باب 12؛ در روایات اسلامی نیز عباراتی این چنین از عیسی(ع) نقل شده است. ر.ک: امالی شیخ طوسی، ص208؛ الکافی، ج2، ص319.
.6 ر.ک: عهد جدید، انجیل متی، باب 23؛ انجیل لوقا، باب 11.
7. مریم، آیات 29 تا 33.
.8 حواری، از لفظ «حور» به معنای سفید و پاک و خالص است. از امام رضا(ع) پرسیدند: چرا حواریان به این نام خوانده میشوند؟ فرمود: جمعی گمان میکنند که شغل آنان لباسشویی بود و از این روی آنان را حواری گفتهاند. اما نزد ما علت آن است که آنان هم خود را از آلودگی به گناه پاک کرده بودند و هم برای پاک کردن دیگران میکوشیدند. (عیون اخبارالرضا، ج2، ص79؛ تفسیر صافی، ذیل آیه 59 آل عمران؛ بحارالأنوار، ج14، ص272). در اناجیل چهارگانه این لفظ نیامده است.
.9 آل عمران، آیه52.
.10 و نیز ر.ک: صف، آیه14.
11. ایضاح التعلیم المسیحی، ص11.
12. ر.ک: عهد جدید، انجیل متی، باب 27؛ انجیل مرقس، باب 15؛ انجیل یوحنا، باب 18.
13. عهد جدید، انجیل متی، باب 26، شماره 14 تا 16.
14. عهد جدید، انجیل متی، باب 28؛ انجیل مرقس، باب 16؛ انجیل لوقا، باب 24؛ انجیل یوحنا، باب 20.
15. نساء، آیه 157.