آنچه در این سلسله مقالات خواهید خواند بررسی جریان حق و باطل از ابتدای خلقت تا صدر اسلام است. این مقالات برگرفته از کتاب " تبار انحراف" است که در مواردی توسط اساتید مجرب جنبش مصاف مطالبی نیز به آن افزوده گشته است لذا از خوانند گان عزیز تقاضا می شود تمامی قسمت ها را با دقت مطالعه فرمایند.
حق و باطل
قسمت سوم: نوح، پیامبرخستگی ناپذیر
سلام بر نوح در میان جهانیان، ما نیکوکاران را این گونه پاداش میدهیم؛ به راستی او از بندگان مؤمن ما بود.(1)
نتیجه اقدامات شیطان و حزب او در فاصله زمانی آدم تا نوح(ع)، بیرون ساختن اکثریت انسانها از خط هدایت بود. نوح پس از تلاش چند ساله با اجتماعی رو به رو بود که اکثریت آن را افراد منحرف و بد تشکیل میدادند. نوح(ع) بیش از نهصد سال مردمش را به حق فرا خواند و ثمری ندید، تا آنکه به خدای خویش پناهنده شد و خداوند، او و مؤمنان اندک را رهانید و دیگران را هلاک ساخت.
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَی قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عَامًا فَأَخَذَهُمْ الطُّوفَانُ وَهُمْ ظَالِمُونَ؛(2)
ما نوح را بر مردمش به پیامبری فرستادیم. او هزار سال و پنجاه سال کم در میان آنان بزیست و چون مردمی ستم پیشه بودند، توفانشان فرو گرفت. (3)
آیا این تلاش نهصد ساله بیهوده بود؟ آیا علم به چنین تقدیری نوح(ع) را از رسالت خویش باز داشت؟ آیا پیامبران پس از نوح بار امانت از دوش نهادند و سرانجام را در آغاز دیدند؟ پیام داستانهای قرآن در همه جا این است: رفتن و جوشیدن و کوشیدنِ همه چیز و همه کس در راه و بر مدار طبیعت و تکالیف طبیعی. رسیدن یا نرسیدن، از مقولهای دیگر است و از آن رسالت و هدف، چیزی نمیکاهد. در بیانات حضرت نوح(ع)، علت درخواست عذاب این گونه آمده است:
وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَی الْأَرْضِ مِنْ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا. إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا کَفَّارًا؛(4)
و نوح گفت: ای پروردگار من، بر روی زمین هیچ یک از کافران را مگذار. که اگر بگذاریشان بندگانت را گمراه میکنند و جز فرزندانی فاجر و کافر نیاورند.
نه قرن تلاش نوح(ع) در ایمان تنی انگشتشمار به بار نشسته بود و تمسخر و تلاش کافران در گمراهی مؤمنان روز به روز فزاینده میشد. (5) از هدایت کافران که هیچ بارقة امیدی دیده نمیشد و فرزندان آنان نیز در زمره آنان درمیآمدند و مؤمنان اندک را تابِ تحمل دینداری فروکش کرده بود. این بود که نوح دست به دعا برآورد و عذاب کافران را از خدا خواست. اگر کسی، هم به امروز و هم به آینده امیدوار باشد، نمیتواند از خدا درخواست عذاب کند، اما حضرت هیچ بارقة امیدی را نمیدید. (6)
دعوت فراگیر:
نوح(ع) اینان را شبانه، روزانه، مخفیانه و آشکارا و با تحمل و استقامتی پیگیر، به سوی حق فرا خواند و همة اصول و شیوههای صحیح را در دعوت آنها به کار بست و همچون طبیبی دلسوز به بالین آنها رفت و پستی و آثار زشت بتپرستی را برای آنان شرح داد، ولی گفتار منطقی و سخنان دلپذیر حضرت، هیچ تأثیری بر آنان نداشت.
قَالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَنَهَارًا ؛(7)
ای پروردگار من، من قوم خود را شب و روز دعوت کردم.
بنابر این، درخواست نوسازی طبیعی است. شیطان به اندازهای بر آدمیان چیره شده که امید از هدایت روی زمین رخت بر بسته است.
وَأُوحِیَ إِلَی نُوحٍ أَنَّهُ لَنْ یُؤْمِنَ مِنْ قَوْمِکَ إِلَّا مَنْ قَدْ آمَنَ فَلَا تَبْتَئِسْ بِمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ؛(8)
و به نوح وحی رسید که از قوم تو جز آن گروه که ایمان آوردهاند، دیگر ایمان نخواهند آورد. از کردار آنان اندوهگین مباش.
اگر امید هدایت از نقطهای منقطع شود، خداوند با عذاب خویش، زمین را از آن نقطه پاک خواهد ساخت.
گستره و ویژگیهای توفان:
در آیة رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَی الْأَرْضِ مِنْ الْکَافِرِینَ دَیَّارًا؛(9) اگر الف و لام ارض، جنس باشد به معنای کل ارض خواهد بود، اما اگر الف و لام عهد باشد، یعنی زمینی که من هستم و تو هم میدانی. ظاهراً مراد الف و لام جنس است. چون خداوند متعال فرمود: از هر حیوانی یک زوج سوار بر کشتی کن. (10) اگر قرار بود تمام زمین گرفتار عذاب نشود، این کار لازم نبود. از این کار میتوان دریافت که خداوند درصدد تغییری بنیادین در سراسر زمین است. (11)
در قرآن آمده است:
وَهِیَ تَجْرِی بِهِمْ فِی مَوْجٍ کَالْجِبَالِ؛(12)
کشتی آنان را در میان امواجی چون کوه میبرد.
برای ایجاد موجهایی به بزرگی کوه، عمق آب باید بسیار باشد. حال آیا این مقدار آب نقشة زمین را عوض نکرده است؟
برخی از مفسران نیز طوفان نوح را در محدوده بین النهرین می دانند و معتقدند مراد ، حیوانات آن منطقه بوده است.
کشتی نوح(ع)، کشتی ویژهای بوده است: استحکام کشتی، مدل آن و استقرار آن همه حیوانات و مکان علوفههای آنها. حضرت نوح آن کشتی را چگونه و با کمک چه کسانی ساخت؟ کشتی نوح(ع) با آن بار سنگین، چگونه در برابر امواجی چون کوه مقاومت کرده است؟ پاسخ آن است که طبق فرمان خداوند: وَاصْنَعْ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا؛(13) این کشتی، کشتی ویژهای بوده و نوح(ع) کشتی را زیر نظر و الهام خداوند ساخته است. (14) این نشان از دو امر است:
اول اینکه در آن دوران نیز بشر در صنعت به پیشرفتهایی دست یافته و ابزارها در اختیار نوح بوده است. نقشه کشتی و دستورالعمل ساخت از خداوند است و طراحی از ناحیه باریتعالی است. اما ابزار آمادهسازی همان ابزاری است که در آن روز رایج است و باید توان ایجاد چنین طرحی را دارا باشد.
دوم اینکه منشأ پیشرفت علم و صنعتی که روی زمین آمده، از خدا بوده است. (15)
با ارادة خداوند، از زمین آب جوشید و از آسمان باران گرفت. (16) یکی از فرزندان نوح(ع) در زمرة کافران بود و پندهای پدر بر او کارگر نیفتاده بود. بلای جهانگیر توفان فرا رسیده بود و نوح دید که فرزندش در خطر هلاکت و غرق فرو افتاده است. دلش به حال او سوخت و وعدة خداوند را به خاطر آورد که او و اهلش را هلاک نخواهد ساخت:
وَنَادَی نُوحٌ رَبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی وَإِنَّ وَعْدَکَ الْحَقُّ وَأَنْتَ أَحْکَمُ الْحَاکِمِینَ. قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ فَلَا تَسْأَلْنِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّی أَعِظُکَ أَنْ تَکُونَ مِنْ الْجَاهِلِینَ؛(17)
نوح پروردگارش را ندا داد: ای پروردگار من، پسرم از خاندان من بود و وعدة تو حق است و نیرومندترین حکم کنندگان تو هستی. گفت: ای نوح، او از خاندان تو نیست. او عملی است ناصالح. از سر ناآگاهی چیزی از من مخواه. بر حذر میدارم تو را که مردم نادان باشی.
از این آیه میتوان دریافت که در زمینة اهل، خداوند متعال حقیقت خاص خود را دارد. «اهل» در نظر شارع به معنای منسوب نسبی و سببی نیست، به معنای منسوب فکری و ایمانی است.
آغاز زندگی دوباره روی زمین:
پس از پایان توفان، کشتی بر کوه جودی(18) به خاک نشست. (19) برای بار دوم زندگی روی زمین آغاز شد. (20)این بار نیز همه کسانی که روی زمین آمدند، خوب بودند، اما تفاوت آغاز اول با آغاز دوم در تعداد کیفیت بود. بار اول دو نفر بودند و این بار کمی بیشتر؛(21)آدم و حوا دارای یک تجربه بودند و این گروه تجربههای فراوانی در اختیار داشتند. معلوم میشود که روند تاریخ رو به خوبی است.
آغاز عملیات دشمن برای گمراهی:
قرآن، سرمایهداری و زیادهخواهی را منشأ ترویج بت میبیند. بتپرستی یک طراحی فکورانه برای انحراف بشر است. در بحث ادیان و منشأ بت پرستی، اختلاف عمیق ما با جامعهشناسان غربی، در قرآن به خوبی توضیح داده شده است.
قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا. وَمَکَرُوا مَکْرًا کُبَّارًا. وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا یَغُوثَ وَیَعُوقَ وَنَسْرًا. وَقَدْ أَضَلُّوا کَثِیرًا وَلَا تَزِدْ الظَّالِمِینَ إِلَّا ضَلَالًا؛(22)
ای پروردگار من، آنها فرمان من نبردند و از کسی پیروی کردند که مال و فرزندش جز به زیانش نیفزود. مکر کردند ـ مکری بزرگ. و گفتند: خدایانتان را وا مگذارید. و دو سواع و یغوث و یعوق و نسر را ترک نکنید. بسیاری را گمراه کردند و تو جز بر گمراهی ستمکاران میفزای.
بت پرستی تفکری است از یک منشأ مادهگرا برای استعمار و استثمار انسانها. افکار انحرافی که مردم را از دین دور میکند، به دست دینشناسانی که به انحراف حرف خویش واقفاند، رواج مییابد. آنان تنها در پی منافع خویشاند و خود میدانند که چه میکنند، ولی تودههای مردم ممکن است ندانند.
تجربهای که حضرت آدم (ع) در بهشت نداشت و همان باعث خوردن از آن درخت شد، کسانی که از کشتی پیاده شدند دارا بودند. آن تجربه همان توفان بود. مبدأ تاریخ تا زمان حضرت ابراهیم(ع)، سال توفان بود. توفان عذاب بسیار دهشتناک و عظیمی بود که آنان به چشم خود دیده بودند و دست از پا خطا نمیکردند؛ بنابراین کار شیطان در این زمان بسیار دشوار بود.
توزیع جمعیت زمین از این کشتی آغاز شد. این کار بسیار حساب شده صورت گرفت و خودِ حضرت، فرزندانش را روی زمین پراکند. (23)
با فاصله گرفتن از زمان توفان، و فراموشی آن عذاب بزرگ، شیطان توانست انحرافات را آغاز کند.
کاری از گروه تحقیقات جنبش مصاف
پینوشتها:
1. صافات، آیه 79 تا 81.
2. عنکبوت، آیه 14.
3. تورات نیز عمر نوح را 950 سال شمرده است. ر.ک: عهد عتیق، پیدایش، باب 9، شماره 29.
4. نوح، آیات 26 و 27.
5. ر.ک: تفسیر قمی، ج1، ص325؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص133؛ الغیبه، ص335.
6. ر.ک: تفسیر قمی، ج1، ص328.
7. نوح، آیه5.
8. هود، آیه 5.
9. نوح، آیه 26.
10. هود، آیه 40؛ مؤمنون، آیه 27؛ و نیز عهد عتیق، تکوین، باب7.
11. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج10، ص264 و 265؛ علل الشرایع، ج1، ص31؛ تفسیر قمی، ج2، ص223؛ تفسیر اطیب البیان، ج12، ص277..
12. هود، آیه 42.
13. هود، آیه 37.
14. عهد عتیق نیز به این نکته اشاره کرده است. ر.ک: پیدایش، باب 6، شماره 15- 17.
15. منشاء علوم آدمی از خداوند است و هموست که انسان را دانش آموخت. این مهم را میتوان از آیات قرآن دریافت. برخی از این آیات عبارتاند از:
ـ بقره، آیه 31؛ و نامها را به تمامی به آدم بیاموخت.
ـ انبیاء، آیه 79؛ و این شیوه داوری را به سلیمان آموختیم و همه را حکم و علم دادیم و کوهها را مسخر داوود گردانیدیم که آنها و پرندگان با او تسبیح میگفتند و این همه ما کردیم.
ـ نمل، آیه 15؛ ما به داوود و سلیمان دانش دادیم.
ـ انبیاء، آیه 80؛ و به او (داوود) آموختیم تا برایتان زره بسازد. تا شما را به هنگام جنگیدنتان حفظ کند.
16. ر.ک: الکافی، ج8، ص282؛ تفسیر عیاشی، ج2، ص147؛ و نیز عهد عتیق، پیدایش، باب 7.
17. هود، آیات 45 و 46.
18. بنابر روایات، جودی در محل مسجد کوفه بوده است. ر.ک: الکافی، ج8، ص279؛ مستدرک الوسائل، ج3، ص401؛ تفسیر عیاشی، ج2، ص146 و 149؛ بحارالأنوار، ج11، ص333.
19. هود، آیه 44.
20. در ترجمه کلدانی و سریانی تورات نیز، محل به خاک نشستن کشتی، قله کوه «جوردی» یا «جودی» معین شده است؛ اما در ترجمههای فعلی، این محل را «آرارات» واقع در ارمنستان گفتهاند؛ (ر.ک: اعلام القرآن، ص263). دانسته نیست چرا یهودیان در صدد تغییر مکان فرود آمدن کشتی نوح هستند؟!
21. در شمار نجات یافتگان از توفان، رقمهای گوناگونی ارائه شده است. به نظر میرسد صحیحترین رقم، هشت نفر باشد. ر.ک: عهد جدید نیز به نقل از پترس، این رقم را بیان کرده است. ر.ک: عهد جدید، رساله اول پترس رسول، باب 3، شماره 20؛ رساله دوم پترس رسول، باب 2، شماره 5.
.22 نوح، آیات 21 تا 24.
23. ر.ک: عهد عتیق، پیدایش، باب9.