در روایت است که حضرت مهدی(عج) شبیه ترین افراد به پیامبر خداست او در صورت و سیرت همانند نبی اکرم است.
می
توان اینگونه برداشت کرد که ظهور آن حضرت (ع) همانند بعثت و ظهور جد
بزرگوارشان خواهد بود. بعثت نبی رحمت در شرایطی اتفاق افتاد که بیش از شش
قرن از ظهور پیامبر و صاحب شریعت قبلی ـ حضرت عیسی(ع) ـ گذشته بود. و جهان
چشم انتظار یک منجی بود تا از آن وضعی که داشت رهایی پیدا کند، آن حضرت با
بعثت خود یک نهضت جهانی ایجاد کردند تا بشریتی را که از مبادی کمال فاصله
گرفته بود و در عمق جان تشنة خود، در پی نجات و رهایی از منجلاب انحرافات و
دنیازدگیها بود را هدایت کند.
قرن ششم میلادی را باید عصر حاکمیت
سیاهی و تباهی نامید، چرا که در آن زمان ابرهای متراکم نادانی، سایه شوم و
سنگین خود را بر زندگی بشر افکنده بود و جوامع آن روز در تنگناهای اقتصادی و
اجتماعی مرگباری قرار داشتند، اما سنت تاریخ و قانون طبیعت و مشیت حق
تعالی، هماره به اثبات رسانیده که در چنین مقاطع حساس و یأس آور است که
روشنایی و امید از اعماق ظلمت و یأس پیدا میشود و بهار سبز و خرم از دل
زمستان سرد و بیجان متولد میگردد.
عربستان هم که خانة کعبه در آن بود و
از اساس پایگاه توحید و آیین حنیف به شمار میآمد، در گذر روزگاران متمادی
دستخوش تحولات ناروایی شده و مردمان خداپرست و موحد آن سامان به جای
پرستش خدای یکتا، به عبادت بتهای ساختة دست خود روی آورده بودند. چنان که
انواع و اقسام بتهای فردی، خانوادگی و قبیلهای درمیانشان پرستش میشد.
زنده به گور کردن فرزندان، قتل و غارتگری و خشونت و قساوت چونان یک امر
عادی در سراسر زندگی مردم عرب سنگینی میکرد. اصولاً این روزگار را «عصر
جاهلی» نامیدهاند چون مظاهر غیرعقلانی و خلاف خردورزی در زندگی فردی و
اجتماعی آنان حاکم بود و اعمال و رفتارشان نه تنها توجیه عقلی نداشت بلکه
با مبادی عقلانی در تضاد کامل و تمامعیار بود.
همان گونه که بعثت
پیامبر اکرم(ص) در جامعه ای آشفته و سرشار از ظلم، بی عدالتی، یاس، نومیدی
صورت گرفت و در حققت در بدترین عصر تحقق یافت، ظهور حضرت حجت(عج) نیز در
هنگامی است که ظلم و جور و یأس و نومیدی جهان را فراگرفته باشد.
نبی
اکرم(ص) پیامبر خاتم است اما راه پیامبری و نهضت آن بسته نشده بلکه خط
پیامبری در امامت امتداد پیدا میکند تا اینکه به امام عصر(ع) میرسد که ما
معتقد هستیم با فراهم شدن شرایط، ظهور میکند و انسانها را نجات میدهد.
پیامبر
(ص) زمانی عدل و داد را گسترش داد که زمین پر از ظلم بود و حضرت مهدی (عج)
نیز زمانی ظهور و قیام خواهد کرد که ظلم سراسر زمین را فراگرفته باشد.
در
روایات آمده وقتی امام زمان(ع) ظهور میکنند بسیاری از مشرکان باورشان
نمیشود که ایشان حضرت مهدی(ع) هستند و میگویند که ایشان شریعت جدیدی
آوردهاند. این طور نیست، بلکه ایشان همان شریعت پیغمبر را احیا می کند اما
آنقدر انسانها از شریعت الهی فاصله گرفتهاند که حتی متشرعان هم فکر
میکنند شریعت جدیدی است.
انقلاب حضرت مهدی(ع) انقلابی جهانی و تکامل
بخش بعثت انبیاء و پیامبر اسلام (ص) است آن حضرت با ظهور خود عدالت را بر
جهان حاکم می کند و انتظارها را به پایان خواهد رساند و ظلم را از جهان
برچیده و برادری، محبت و عشق را احیاء خواهد کرد.
آن حضرت با ظهور خود
اسلام را در سراسر هستی گسترش خواهد داد و به این دین مبین را زنده خواهد
کرد و به آن معنی تازه ای خواهد بخشید و این یک حقیقت است در عصر ظهور حضرت
مهدی (عج) اسلام در سطح عالی و به طور تمام و کمال, واقع میشود. احادیث
پیامبر و اهل بیت نبوی پیرامون مهدویت، فراوان است و در منابع معتبر شیعه و
سنی وجود دارد و در این احادیث، جهانی بودن انقلاب حضرت مهدی (عج) و جهانی
شدن دولت ایشان، پیش بینی شده است.
پیامبر اسلام فرمود: «ابشّرکم
بالمهدی یبعث فی امتی … فیملأ الارض عدلاً و قسطاً، کما ملئت ظلماً و
جوراً یرضی عنه ساکن السماء و ساکن الارض، یقسّم المال صحاحاً، فقال له
رجل: و ما صحاحاً؟ قال: السویّه بین الناس.» ، «شما را به مهدی, بشارت
میدهم. او در بین امت من برانگیخته می شود … پس «زمین» را از قسط و عدل
پرمی نماید، همانطوری که از ستم لبریز شده است و ساکن آسمان و زمین از او
راضی می شوند و مال و ثروت را صحیح تقسیم می کند, مردی به پیامبر عرض کرد،
تقسیم صحیح چیست؟ فرمود: رعایت مساوات بین مردم.» در این حدیث، دوبار واژة
«ارض» و یکبار «ناس» وجود دارد و این هر دو جهانی بودن و جهانی شدن
اقدامات حضرت مهدی را می رساند. او زمین را پر از عدالت می نماید، زمینیان
از او رضایت دارند. ثروت را بین مردم با رعایت مساوات توزیع می کند, هرگز
سخن از یک کشور یا یک ملت در گوشه ای از کره زمین نیست، بلکه تحول جهانی
است و خشنودی مردم جهان را که از بی عدالتی، ظلم، تبعیض، شکافهای طبقاتی و
توزیع نادرست ثروت، خسته و بیزارند، به همراه دارد.
سید محمد رضوی
نشریه الکترونیک ساعت صفر