(1)یهودیان هنر عکاسی تصویر متحرک(2)(سینما)را اختراع نکردهاند؛در زمینه پیشرفت مکانیکی یا تکنیکی سینما نیز قدم مؤثّری برنداشتهاند.آنها در پرورش هنرمندان بزرگ،اعمّ از نویسنده یا بازیگر،که مواد مصالح اصلی پرده سینما را فراهم میکنند نقشی نداشتهاند.عکاسی حرکت،همچون سایر چیزهای سودمند دنیا،منشأ غیر یهودی دارد.امّا بنابر تقدیر عجیب و منحصر بفردی که یهودیان را بزرگترین رندان جهان ساخته است،منافع حاصله از سینما نصیب مبتکران و پایه گذاران آن نشده بلکه قسمت غاصبان واستثمارگران گشته است.
وقتی در همه ساعات روز و شب میلیونها نفر از مردم در برابر در ورودی سالنهای سینما ازدحام میکنند و بیاغراق در تمامی نقاط مسکونی کشور صفهای بیانتهایی از انسانها به این منظور تشکیل میشود،ارزش دارد بدانیم چه کسانی آنها را به سینما میکشانند،وقتی آنها خاموش و بیحرکت در سالنهای تاریک نشستهاند چه کسانی بر ذهنشان تأثیر مینهند،و در حقیقت چه کسانی انبوه عظیم نیرو و اندیشه بشری را که توسّط القائات سینما شکل گرفته و هدایت میشود،در اختیار گرفته و کنترل میکنند.
چه کسی بر قلّه این کوه سلطه ایستاده است؟پاسخ این است:صنعت سینمای ایالات متّحده و تمام دنیا منحصرا تحت سلطه مالی و معنوی یهودیانی است که افکار عمومی را کنترل میکنند.
جنبه اخلاقی و معنوی تأثیرات سینما اکنون یک مسأله جهانی است.هر آنکه وجدان اخلاقی بیداری دارد،از آنچه در حال انجام است و آنچه باید انجام شود بخوبی آگاه است.سینما پدیدهای است که ذوق و سلیقه را از بین میبرد و اصول اخلاقی را تضعیف میکند و نباید آن را به خود واگذاشت.امّا وجه تبلیغی سینما خود را با این صراحت به مردم نشان نمیدهد.اشتیاق جریانهای مختلف برای برخوردار شدن از حمایت سینما حاکی از آن است که سینما به مثابه یک نهاد تبلیغی عظیم شناخته شده است.شواهد فراوانی وجود دارد دالّ بر اینکه مسئولان مالی و تبلیغی یهود این جنبه سینما را از نظر دور نداشتهاند.تبلیغات سینمایی به صورت فعلی را میتوان چنین توصیف کرد:
این تبلیغات در خصوص یهود سکوت میکند،یهودیان بجز در موقعیتها و شرایطی فوق العاده مطلوب و دلپذیر بر پرده سینما ظاهر نمیشوند.همچنین تبلیغات سینمایی یهود مذاهب دیگر را مورد تهاجم قرار میدهند.یک خاخام یهودی جز در بهترین و آبرومندانهترین کسوتها بر پرده تصویر نمیشود.او با همه شکوه و وقار مقام و منزلت خویش و تا آنجا که ممکن است به شکلی جذاّب و مؤثّر نمایش داده میشود.روحانیون مسیحی،چنانکه هر سینمارو حرفهای بسهولت به یاد میآورد،به اشکال مختلف،از مضحک گرفته تا بزهکار،بد جلوه داده میشوند.این شیوه برخورد مشخصا یهودی است.همچون بسیاری از القائات پنهان و ناشناخته در زندگی ما که منشأ یهودی دارند،هدف از این کار این است که هر اندیشه آمیخته به احترام و مؤدبّانهای درباره روحانیت حتّی المقدور نقض و خنثی گردد.
روحانیت کاتولیک بسرعت علیه تضییع منزلت روحانی خویش واکنش نشان دادند و در نتیجه خشم شدید آنان،یهود عقب نشست.اکنون هرگز نمیبینید که یک کشیش کاتولیک بر پرده سینما تحقیر شود.ولی روحانی پروتستان همچنان به صورت شخصی قد بلند،مبتلا به زکام، ریاکار و متظاهر که در کاریکاتورهای ضدّ مسیحی ترسیم میگردد بر پرده ظاهر میشود.او اعمال خود را با توسّل به اصول لیبرالیستی توجیه میکند،و این گونه،در حقیقت با یک تیر دو نشان هدف قرار میگیرد:
یکی اینکه نماینده مسیحیت در انظار تماشاچیان تحقیر میشود؛دیگر اینکه اندیشههای خطرناک مورد نظر یهود موذیانه به تماشاچی القا میگردد.
یک یهودی ممکن نیست به عنوان صاحب یک مغازه قنادی بر پرده سینما به نمایش در آید،هر چند عموم صاحبان مغازههای قنادی امریکا یهودی هستند؛ولی یک روحانی مسیحی به هر شکلی که تصورّش را بکنید،از دزد گاو صندوق گرفته تا فردی که کارش گمراه ساختن دیگران است،بر پرده ظاهر میشود و هیچ کس هم اعتراض نمیکند.
به این جملات از پروتکلها توجّه کنید:
ما جوانان غیر یهود را با آموزش اصول و فرضیاتی که از نظر ما کذب محض است ولی خود آنها را القا کردهایم گیج و گمراه ساخته و روحیه آنان را تضعیف کردهایم.(3)
ما از مدتها قبل به این امر توجّه داشتهایم که روحانیت غیر یهود را بیاعتبار نماییم.(4)
به همین دلیل است که ما باید شالوده ایمان را ویران کنیم،اصل خدا و روح را از ذهن غیر یهود بزداییم و محاسبات ریاضی و امیال مادی را جایگزین این معانی نماییم.(5)
در این زمینه میتوان یکی از دو دیدگاه زیر را برگزید:یکی اینکه کاریکاتور ساختن از نمایندگان مذهب صرفا بیانگر یک ذهنیت دنیوی است[و هدف از آن تمسخر و تحقیر مسیحیت نیست]؛دیگر اینکه این کار بخشی از مبارزهای قدیمی برای براندازی[مسیحیت]است.
دیدگاه نخست طبعا در میان غیر مطلعین رواج دارد و اگر هدف رسیدن به آرامش فکری است،این دیدگاه بر نظر دوم رجحان دارد.امّا تعداد شواهدی که دیدگاه دوم را تأیید میکنند آن قدر زیاد است که نمیتوان آن را مردود شمرد.
سینما چه آگاهانه و چه صرفا از روی بیتوجهّی به صورت سالن تمرینی برای ارائه صحنههای ضد اجتماعی در آمده است.هیچ شورش یا انقلابی،مگر به صورت برنامه ریزی وتمرین شده،وجود ندارد،انقلابها خود بخود واقع نمیشوند بلکه حرکتهایی هستند که بدقت توسّط اقلیتها برنامه ریزی میشوند.تاکنون تنها تعداد اندکی انقلاب مردمی به وقوع پیوستهاند.
.
انقلابهایی که عناصر خرابکار موفّق به ایجاد آنها شدهاند همواره آزادی و تمدّن را عقب راندهاند.
یک انقلاب موفّق باید قبلا تمرین شده باشد و این کار را در تصاویر متحرک بهتر از هر جای دیگر میتوان انجام داد.این نوع«آموزش بصری»(6)را حتّی بیسوادترین و بیفرهنگترین اشخاص میتوانند بفهمند.در حقیقت،روشنفکر و با فرهنگ بودن در این گونه امور آشکارا زیان بخش است.مردم عادی سر خود را تکان میدهند،ابروهایشان را در هم میکشند و دستهای خود را در هم گره میکنند و میگویند:«اصلا نمیتوانیم بفهمیم».
البته که نمیتوانند بفهمند،ولی اگربیسوادی و بیفرهنگی را درک میکردند،این مسأله را نیز بوضوح میفهمیدند.
البتّه تا آنجا که به نمایش بزهکاری مربوط میشود اصلاح طلبان نیز صمیمانه با این نظرموافقند.پلیس به نمایش دقیق و تفصیلی شیوه به قتل رساندن یک فرد پلیس بر پرده سینما معترض است.تجّار به آموزش دزدی از گاو صندوق که هر روز در فیلمهای سینمایی به نمایش در میآید اعتراض دارند.اخلاقیون با نمایش هنر اغواگری و به گمراهی کشاندن که رفته رفته به مایه اصلی هر فیلمی با هر موضوعی تبدیل میشود مخالفند،علّت اعتراض و مخالفت آنان این است که این گونه فیلمها را نوعی آموزش پلیدی و شرارت میدانند که ثمرات تلخی برای جامعه به بار میآورد.این نوع«آموزش تصویری»همچنان ادامه دارد.هر آنچه با طغیان و بروز خشونت مرتبط است توسّط این تصاویر متحرک به ذهن میلیونها نفر القا میشود،البتّه این امر ممکن است تصادف محض باشد،امّا تصادفی بودن آن از«واقعیت»و تأثیر گذاریاش چیزی نمیکاهد.
مسایل دیگری در حوزه سینما وجود دارد که شایان ذکر است.یکی استفاده فزاینده از مؤلّفان غیر یهودی برای تولید تبلیغات یهودی است.بسیاری از آثار نویسندگان مشهور غیر یهودی به وسیله تولید کنندگان یهودی بر پرده رفتهاند.این آثار از نظر تبلیغی مؤثرّترند زیرا از پشتوانه نامهای مشهور در عالم ادبیات برخوردار هستند.اینکه این مسأله تا چه اندازه به تمایل نویسندگان به وارد شدن در حوزه تبلیغات طرفدار یهود مربوط میشود و تا چه حد به اکراه آنان از ردّ پیشنهادهای محبّت آمیز اشخاص صاحب نفوذ و ثروتمند سینما که مبالغ هنگفتی به آنان پرداخت کرده و حتّی حاضرند بیشتر پرداخت کنند باز میگردد،موضوع دیگری است.(7)
با وجود گرایش افراطی موجود نسبت به سینما که اینچنین در کشور شیوع یافته است تهیه و عرضه فیلمهای خوب متناسب با انبوه تقاضاهای مصنوعی،کاذب و تحریک شده تقریبا غیر ممکن به نظر میرسد.
اشتهای بعضی از مردم،خواهان دو فیلم در روز یا بیشتر است.زنهای سبک سر و سطحی چند فیلم در بعد از ظهر و تعداد بیشتری هم در طول شب میبینند.با وجود تمامی مغزها و مهارتهایی که در کشور مشغول انجام این وظیفهاند،تولید یک درام یا کمدی «با کیفیت»در هر ساعت امکانپذیر نیست.اینجاست که کنترل کنندگان یهودی از حدّ خود تجاوز کردهاند.آنها میزان تقاضا را به حدی بالا بردهاند که جز با استفاده از تولیداتی که بناگزیر اصل تقاضا را از میان خواهد برد قادر به بر آوردنش نیستند.هیچ چیز ارزش اجتماعی حرفه سینما را به اندازه اشتهایی افراطی و مبالغه آمیز برای تولیدات سینمایی تهدید نمیکند و این اشتها،تحریک و تشویق میشود تا وقتی به جنون مبدّل گردد.
کاری از گروه تحقیقات جنبش مصاف
نویسنده : شمس الدین رحمانی
(1)-توضیح ویراستار:البتّه این نظریات پیرامون نفوذ یهود در ایالات متّحده پیش از ظهور اعجاب انگیز تلویزیون و
رادیو منتشر شد.اگر چه نفوذ عظیم یهود در این زمینه طیّ این صفحات ذکر نشده است،باید اضافه کرد که کنترل
یهود بر رادیو و تلویزیون،از مرحله تولید تا اجرا،به اندازه سایر زمینههای فعالیت یهود در آمریکا مؤثّر بوده است.
رادیو-تلویزیون،به عنوان نیرویی مؤثر در برنامه جهانی مورد بحث این مجموعه مقالات،اکنون مکان نخست را دارا
میباشد.
(Pictule Photography- (2
(3)-پروتکل نهم.
(4)-پروتکل هفدهم.
(5)-پروتکل چهارم
(Education-(6))
(7)-توضیح ویراستار:این نکته با استفادهای که از سینما برای برانگیختن جنگ 1939 و تشدید خصومتها و ترویج
دروغهای کینه توزانه ناشی از آن جنگ به عمل آمد به حدّ کافی تأیید شده است.