نظم نوین جهانی (New World Order)

زمینه سازی ظهور ، بررسی علائم ظهور، شناخت شیطان و دجال ،مبارزه با صهیونیزم جهانی

نظم نوین جهانی (New World Order)

زمینه سازی ظهور ، بررسی علائم ظهور، شناخت شیطان و دجال ،مبارزه با صهیونیزم جهانی

بعد از بن‌لادن گزینه بعدی آمریکا برای «دشمن» چه‎کسی خواهد بود

با کشته شدن "بن لادن " و پایان تاریخ انقضای رسانه‌ای و سیاسی القاعده سؤال اصلی در این میان این است که گزینه بعدی "دشمن " آمریکا چه‎کسی خواهد بود؟

به گزارش خبرگزاری فارس، "باراک اوباما " رئیس جمهور آمریکا در یک سخنرانی کوتاه خبر کشته شدن " اسامه بن لادن " رهبر معنوی شبکه تروریستی القاعده و دشمن شماره یک آمریکا را طی عملیات نیروهای ویژه آمریکا در پاکستان اعلام کرد.
این خبر به سرعت در صدر رسانه های سرتاسر دنیا قرار گرفت و به عنوان نشانه ای از پیروزی ایالات متحده در جنگ با تروریسم و نیروهای تندرو به اصطلاح اسلام‎گرا تعبیر شد.
حالا اوباما می تواند مرگ بن لادن را به عنوان دستاورد درخشانی در کارنامه خود به عنوان کاری که بوش پسر از عهده آن برنیامد، بگنجاند. 
 

 

جشن ملی در خیابان های نیویورک، واشنگتن و سایر شهرهای آمریکا آغاز شده است و آمریکایی ها غرور خردشده خود را در حمله هواپیماها به برج‎های دوقلو و پنتاگون به فراموشی خواهند سپرد.
اما در ورای تمام این هیاهو های رسانه ای و جشن های خیابانی سؤال دیگری به ذهن ناظران آگاه و بی‎طرف هجوم می آورد و آن این است؛ پس از این چه خواهد شد؟

*صید در پی صیاد

طی ده سال گذشته، همواره بن لادن دشمن شماره یک آمریکا معرفی می شد. موجود پلیدی که مرزهای اهورایی ایالات متحده را مورد تجاوز قرار داد و بعد خود را در دامن کوه های افغانستان پنهان کرد.
قهرمانان ارتش آمریکا برای یافتن آن افغانستان را اشغال کردند و نیروی هوایی آمریکا خاک این کشور را به توبره کشید.
اما بن لادن فرار کرد تا اینکه گرفتار شد و این داستان آمریکایی به پایان خوب خود رسید، اما آیا این تمام ماجرا بود؟
داستان واقعی بن لادن هرچه بود، منافع رسانه ای و سیاسی آن برای ایالات متحده بسیار بیشتر از مضرات حضور وی در دستگاه عملیاتی القاعده بود.
بن لادن از مدت ها پیش کوچکترین نقشی در رهبری این سازمان تروریستی نداشت. القاعده طی ده سال گذشته بیشتر به یک سازمان غیرمتمرکز شبیه شده بود که شاخه های مختلف آن به تنهایی عملیات های خود را در حوزه های استحفاظی مدیریت می کنند.
چه این‎که فعالیت القاعده در عراق، یمن و لبنان از سوی دستگاه اطلاعاتی عربستان سعودی و شخص بندربن سلطان دبیر شورای عالی امنیت ملی این کشور اداره می شد.
القاعده افغانستان تحت نظر دستگاه اطلاعاتی پاکستان ISI اداره می شد، بنابر این بن لادن باید زنده می ماند تا استراتژی نظامی و امنیتی فعلی آمریکا در منطقه قابل مدیریت باشد. بارها و بارها در رسانه های گوناگون اخباری از فرصت های طلایی از دستگیری بن لادن و تعلل نیروهای آمریکایی از اقدام به موقع منتشر شده است.
اما حالا بن لادن مرده است، پس تاریخ انقضای القاعده و بن لادن به عنوان شاخص‎ترین چهره‎های این گروه تمام شده و آمریکا اولویت های دیگری را برای پیگیری یافته است. حالا نیروهای تندروی اسلامی بار دیگر به جایگاه تاریخی خود باز خواهد گشت. القاعده هم‎چنان به کار خود ادامه خواهد داد، اما از نوک هرم توجه رسانه ای، سیاسی و امنیتی آمریکا حذف خواهد شد. اما ضدقهرمان اکشن بعدی آمریکایی‎ها چه‎چیزی خواهد بود؟

*انقلاب‎های منطقه و یک غافلگیری ناگهانی

آمریکایی‎ها پس از حوادث یازدهم سپتامبر تلاش می کردند جامعه مسلمانان را همگرا با ارزش‏های غربی معرفی کنند و مخالفین خود را گروهی واپس‎زده معرفی کردند که بویی از تمدن نبرده‎اند.
اما انقلاب های منطقه تمام این گمانه‎زنی‎ها را نقش بر آب کرد. فریاد مرگ بر دیکتاتور که در میدان التحریر مصر از سوی میلیون ها نفر سر داده می شد، بند دل آمریکایی ها و اسراییلی ها را پاره کرد.
بعد از مصر و تونس انقلاب های مردمی به سایر کشورهای عربی از جمله بحرین و یمن سرایت کرد و حالا پادشاه سعودی به عنوان پدرخوانده دیکتاتورهای منطقه به سستی آمریکا در حمایت از دیکتاتورها معترض شده است.
اما آمریکا نیز گرفتار یک پارادوکس عجیب است. دموکراسی مثل یک قیچی دو دم عیله منافع آمریکا حرکت می کند. اندیشه مقابله با نفوذ آمریکا و صهیونیسم که قبلا تنها به تشکیلات القاعده و به عنوان یک راهبرد تروریستی منصوب می شد، حالا به عنوان یک مطالبه مردمی مطرح می شد.
مطالبه ای که حالا نه از لوله های تفنگ بلکه از صندوق های رای بیرون می آید. آمریکا نمی تواند تمام کشورهای اسلامی را اشغال کند و از طرفی خود را با خشم ناشی از سیاست اسلام ستیزانه خود به بهانه مبارزه با القاعده مواجه می بیند.
آمریکا باید راه دیگری برای تسلط بر منطقه و این منطقه حساس بیابد و در عین حال دشمن دیگری را برای خود دست و پا کند. اما این دشمن چه کسی خواهد بود؟

*چین، ایران یا اختلاف شیعه و سنی

نامزدهای فراوانی برای جایگزینی القاعده و اسلام هراسی افراطی وجود دارد.چین در این میان گزینه مناسبی به نظر می رسد و این کشور در سال 2016 از لحاظ تولید ناخالص ملی از آمریکا جلو می افتد و به اولین اقتصاد جهان تبدیل می شود
اما چین همکار بزرگ اقتصادی آمریکا است. سرمایه گذاران آمریکایی حساب ویژه ای بر روی این کشور بازکرده اند و زمینه رسانه ای برای این کار فراهم نیست. ایران شاید موضوع مناسب تری باشد.
کشوری که طی سی سال گذشته بزرگترین دشمن آمریکا بوده است و با دستیابی به توانمندی هسته ای در مسیر تبدیل شدن به یک ابرقدرت منطقه ای قدم بردارد.
پرداختن به موضوع ایران محاسن فراوانی برای آمریکا دارد. ایران کشوری شیعی است و از لحاظ راهبردی رقیب مصر و عربستان محسوب می شود، کما این که عربستان با سرکوب شیعیان بحرینی ایران متهم به دامن زدن انقلاب
ایران می تواند دشمنی مذهبی برای سایر کشورهای اسلامی باشد و در همین بین ایالات متحده توانایی استفاده از توان این کشورها برای مقابله با ایران را دارد.
از سوی دیگر اتخاذ چنین راهبردی از ایجاد اتحاد تمدنی بزرگ اسلامی جلوگیری می کند. تمدنی که می تواند روند انتقال قدرت از غرب به شرق را تقویت کند و آمریکا را از شر نیروی بزرگ انقلاب های منطقه ای رها کند.

*انتخاب های سختی در پیش است

برای این که انتخاب نهایی آمریکا را دید، باید چشم به انتظار آینده بود. انتخاب های فراوانی در مقابل اوباما وجود ندارد و باید هر چه زودتر دشمن خود را انتخاب کند.
فشارنیروهای مردمی بر آمریکا در منطقه خاورمیانه هر لحظه بیشتر می شود و البته انتخابات ریاست جمهوری نیز نزدیک است. البته کشته شدن بن لادن می تواند امتیاز مناسبی برای اوباما در این ماراتن سخت سیاسی باشد، اما اوضاع داخلی چندان به نفع اوباما نیست. بیکاری بالا است و صدای همه از بدهی بالا درآمده است.
آمریکا بدون دشمن نمی تواند، چندان دوام بیاورد. چند ماه آینده زمان سختی برای آمریکا و شاید دنیا است. شاید آینده دشمنان انتخابی آمریکا چندان روشن نباشد، اما زمان و نامزدهای مورد نظر خیلی محدود نیست.
زمان همه چیز را روشن می کند.

مهدی پورصفا  

 

منبع: وعده صادق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد