رژیمصهیونیستی طی سالهای اخیر در عرصههای داخلی و خارجی و در حوزههای سیاسی، نظامی امنیتی و... دچار بحرانهایی جدی شده است که در تاریخ تأسیس این رژیم کم سابقه بوده و این امر در اظهارات نماینده این رژیم در سازمانملل به روشنی هویدا میباشد.
چندی پیش «گابریلا شالیو» سفیر رژیمصهیونیستی در سازمان ملل، با اعلام جملاتی، توصیفاتی جالب و واقعی از اوضاع کنونی رژیم متبوع خود ارائه داد. به زعم وی «وضع اسراییل در سازمان ملل بسیار بحرانی است و همانند دهه 70 قرن 20 میباشد که سازمانملل (در سال 1975) طی قطعنامهای صهیونیسم را برابر با نژادپرستی دانست. وضع امروز ما بویژه پس از عملیات سرب مذاب (یا جنگ 22 روزه) در اوایل 2009 و حمله به کشتی ترکیه در اواخر ماه می 2010 بدتر از دهه 1970 شده است.»(1)
بررسی و تجزیه تحلیل جایگاه و موقعیت منطقهای و بینالمللی اسراییل و مقایسه وضع کنونی آن با دو دهه پیش به روشنی مؤید این ادعاست که این رژیم دچار سقوطی آزاد شده است.
یکی از حوزههای سقوط اسراییل، روند پذیرش جهانی آن در دهه1990 و بویژه بعد از شروع روند مذاکرات صلح در پی امضاء قرارداد غزه- اریحا بوده است. زیرا بعد از آن فرایند، حدود 70 کشور روابط خود را با این رژیم شروع نموده و یا ارتقاء دادهاند اما هم اکنون و طی سالهای اخیر که اسراییلی کشتارهای متعددی را در جنگهای 33 روزه (2006)، 22 روزه (2009) و حمله به کشتی ترکیِ حامل کمکهای بشردوستانه برای مردم غزه، در پرونده خود ثبت کردهاند روابط خارجی آنها بویژه در عرصه روابط با ملتها و افکار عمومی جهانی دچار مشکلاتی جدی شده است. طی این سالها شورای حقوق بشر سازمانملل به دفعات متعدد این رژیم را به نقض حقوقبشر متهم نموده است.
یکی دیگر از عرصههای سقوط اسراییل حوزه نظامی است. با مراجعه به تاریخ و به گواه اسناد جنگی، اسراییلیها از زمان تأسیس خود (سال 1948) همواره در صحنه نبرد، برتری استراتژیک خود را حفظ کرده بودند. اعتماد صهیونیستها به ارتش شکست ناپذیر خود موجب شده بود تا همواره نتایج این جنگها به نفع آنان رقم بخورد به عنوان مثال در جنگ 6 روزه 1967 اسراییلیها طی 6 روز نوارغزه، کرانهباختری، بلندیهای جولانِ سوریه و صحرای سینای مصر را به تصرف خود درآورده و وسعت خود را چند برابر نمودند. اما 4 دهه بعد و در جنگ 33 روزه، آنان علیرغم بهرهگیری از برترین تجهیزات مدرن و با وجود 33 روز نبرد و حمله، موفق به کسب اهداف خود در برابر حزبا... لبنان نشدند و به ناچار به درخواستهای آنان مبنی بر آزادی اسرای لبنانی و عرب تن دادند. اسراییلیها در جنگ 22 روزه نیز (اوایل 2009) موفق نشدند شهر غزه را به تصرف خود درآورند و بدین ترتیب در ساقط نمودن حکومت حماس و آزاد نمودن اسیر خود (گیلاد شالیت) ناکام ماندند. اگر به تاریخ رویدادهای نظامی اسراییلیها با همسایگان آن نظری افکنده شود این نتیجه بدست میآید که از سال 2000 و با عقبنشینی خفتبار آنان از جنوب لبنان روند عقبنشینی آنان شروع شده و همچنان ادامه دارد.
تغییر وضعیت رژیم اسراییل از یک دارایی استراتژیک برای آمریکا به باری اضافی برای آن یکی دیگر از علل سقوط آزاد این رژیم محسوب میشود. بیشترین حمایتها از رژیمصهیونیستی در سطح دولتی و مردمی از سوی آمریکاییها صورت میگیرد. به بیان دیگر حمایتهای دولت آمریکا از این رژیم توأم با حمایتهای مردم آمریکا است. اما تحولات نظام بینالملل موجب تغییراتی در نگاه آمریکاییها به اسراییلیها شده است. در شرایط کنونی کمکهای نظامی و اقتصادی آمریکا به اسراییلیها و همچنین حمایتهای بیشائبه سیاسی از آن، در محاسبات و ارزیابیهای دولت آمریکا تا حدی محل تردید میباشد. اخیراً مئیر داگان رئیس موساد با اعلام اینکه اسراییل از دارایی استراتژیک به باری اضافی برای آمریکا تبدیل شده صراحتاً به جایگاه اسراییل در سیاستهای آمریکا اشاره نموده است.
از دیگر علل سقوط آزاد رژیمصهیونیستی تزلزل جایگاه منطقهای آن میباشد. رژیمصهیونیستی در حال حاضر شاهد تضعیف روابط استراتژیک خود با ترکیه میباشد. آینده مصر نیز به دلیل وضعیت وخیم جسمانی حسنی مبارک، به یک نگرانی برای این رژیم تبدیل شده است و دولت اردن به خاطر دخالتهای نابجای رژیم اسراییل در روند هستهای شدن آن، سیاست قهر و واکنش منفی را در قبال آن در پیش گرفته است. افشای نقش عناصر موساد در قتل المبحوح (یکی از نیروهای ارشد حماس) در دبی و تهدید پلیس دبی به صدور حکم بازداشت بینالمللی مئیر داگان رئیس موساد(2) جایگاه در حال رشد اسراییلیها در کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس را متوقف نمود. در نتیجه این شرایط میتوان مدعی شد که رژیمصهیونیستی در عرصه روابط منطقهای با یکی از بدترین دورههای تاریخی خود مواجه میباشد.
علاوه بر موارد فوق، اسراییلیها در عرصه داخلی و حوزههایی چون سیاسی، نظامی و اجتماعی دچار زوال و انحطاطهایی شدهاند که مجالی دیگر برای توضیح آنها میطلبد نتیجه اینکه این رژیم برخلاف گذشته از حالت تهاجمی به لاک دفاعی فرو رفته و تلاش میکند تا خاکریزهای خود را از کشورهای همسایه به داخل اراضی خود منتقل نموده و صلح و امنیت را نه مطالبه بلکه گدایی میکند.
منبع سایت تبیان